زنده کردن نوستالژی حوض آرزوها در جوار طلایه دار بی بدیل شعر پارسیدو دیوار در قرینه یکدیگر با اشعار سعدی مزین شده بود و کاشی کاری آبی و نقش و نگارها، فضایی خوشایند فراهم می کرد برای لحظه ای خلوت کردن. سمت دیگر حوض ماهی بود که هر که آرزویی داشت، - خبرگزاری فارس شیراز، سمیه انصاری فرد: سکه را داخل حوض ماهی انداختم، صدایی مادرانه به سمت دیگر هدایتم کرد. - سکه ها رو اینجا می اندازن نه تو حوض ماهی. و با دست به سمت حوض آبی نزدیک آرامگاه اشاره کرد. حوض ماهی و حوض آب تفاوت خاصی نداشت. هر که آرزویی داشت، آنجا نیت می کرد و سکه را پرتاپ. چشمم را می بستم و به انعکاس صدای سکه های دو تومانی و پنج تومانی ته حوض ماهی، گوش می سپردم. بعد با شوقی کودکانه از برآورده شدن آرزویی که نمی دانستم چه جنسی و چه رنگی است، چشم می گشودم. به سمت مقبره سعدی می رفتم، یکی شعر روی سنگ قبر را می خواند و دیگری شعر خوشنویسی شده بر دیوار را تعدادی هم، جلو دوربین عکاس ژست می گرفتند! دو دیوار در قرینه یکدیگر با اشعار سعدی مزین شده بود و کاشی کاری آبی و نقش و نگارها، فضایی خوشایند فراهم می کرد برای لحظه ای خلوت کردن. الفبای نوشتن که آموختم کتاب های ادبیات پر بود از حکایات سعدی. حکایاتی که از گلستان روایت میشد و در بوستان با عروضِ موزون و آهنگینش، هر خواننده ای را مجذوب می کرد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |