رخشان بنی اعتماد: من جزو شیفتگان سینما نبودمدر نمای آخر ماشین در چشم انداز شهر گم می شد و صدای فریاد آفاق در تاریکی شب سکوت شهر خواب زده را می شکست: چه از جان من می خواهید؟ چرا دست از سرم بر نمی دارید؟ با آقای حیدریان بر سر این سکانس خیلی بحث کردم و در نهایت چون فیلم خیلی روی لبه تیغ قرار داشت به حذف آن تن دادم. - رخشان بنی اعتماد می گوید: من جزو شیفتگان سینما نبودم اما کشف اعجاز برقراری ارتباط از طریق تصویر در نوزده سالگی ،کافی بود که مطمئن شوم به جز سینما انتخاب دیگری ندارم. به گزارش ایسنا، در میان سینماگرانی که آثارشان حرفی برای گفتن دارند و صرفا به دلیل ادامه ی کار حرفه ایشان پشت دوربین نمی ایستند، رخشان بنی اعتماد یک نمونه ی کمیاب است. فیلم سازی که دوره های گوناگون مدیریتی سینمای پس از انقلاب را تجربه کرد، آثارش گاه با بی مهری روبه رو شد اما از پا ننشست و پای حرف هایش ایستاد و فیلم ساز ماند و امروز یکی از مفاخر فرهنگی ماست. تفاوت نگاه انتقادی او در فیلم هایش با دیگران، سوای صراحت و صداقت همیشگی، در نگاه مادرانه و دلسوزانه ی اوست به جامعه ای که در آن زندگی می کند و مردمانی که با آنان ارتباط دارد. از خارج از محدوده تا قصه ها راهی دراز پیموده شده؛ تجربه ی ژانرها و لحن ها و داستان های گوناگون. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |