اکبر ترکان در مورد انتخابات 1400 می گوید: این شورای نگهبان در مجلس تجربه ای کرده که از نظر خودش نتایج مطلوب داشته.
نتایج مطلوبش این است که الان یک مجلس است که مقبول شورای نگهبان است.
- بله.
چون شغل ایجاد شده و از بین رفته.
خالص شغل ایجاد شده 26 هزار تاست.
آقای دکتر ترکان عزیز چگونه است که با این رقم عجیب و غریب که در دولت احمدی نژاد تولید شغل داشتیم و از طرف دیگر بالاخره شاخص های اقتصادی و فلاکت کاملا مشخص است.
رشد چهار برابر قیمت دلار در شرایطی که تحریم ها در آن دوره قابل قیاس با الان نبود و درآمد سرشار نفتی که وضعیت ما آن رکود کم سابقه در دوران پس از انقلاب یا حتی معاصر بود.
چطور است که الان آقای احمدی نژاد مجددا مدعی ریاست جمهوری شده و هواخواهانی هم دارد.
الان سبد رای آقای احمدی نژاد سبد رای قابل توجهی است.
این ناشی از فراموشکاری تاریخی خیلی کوتاه مدت ایرانیان است؟ چون قبلا می گفتند دوره کوتاه مدت حداقل 20، 30 سال است ولی الان به هشت سال می رسد.
یا علل دیگری دارد.
بگذارید این تکه را با هم مرور کنیم که آنچه موجب شکست فرایند صنعتی شدن ایران شده، در مقاطع مختلف ارزان فروشی ارز است.
نه اینکه گران فروشی اش بد است، درست است بد است، ارزان فروشی اش بدتر است.
ارزان فروشی ارز از 52 تا 57 باعث شد دستاوردهای توسعه صنعتی 41-51 از بین برود.
ارزان فروشی ارز در دوران ارز هفت تومانی یادتان هست که پنیر و کره از بلغارستان می آوردیم؟ خب چرا؟ وقتی قیمت پنیر آزاد شد، دیگر پنیر با دلار هفت تومانی نداشتیم، الان ما صادرکننده پنیر و لبنیات هستیم.
بنابراین ارزان فروشی ارز سرکوب توسعه صنعتی است.
هرجا ارزان فروشی ارز کردیم نتیجه اش این شده که توسعه صنعتی مان معطل مانده، و کارخانه ها تعطیل می شود.
در نتیجه بیکاری و فقر زیاد می شود.
درآمد خانوارها از بین می رود.
همین الان به دلیل تحریم ها می بینید رشد صنعت ما در این شرایط بسیار بد مثبت است.
چرا؟ چون به دلیل تحریم ها ارز برای واردات برخی کالاها نداریم در نتیجه مجبوریم همان ها را بسازیم.
به دلیل تحریم ها به آسانی نمی توانیم هرچه می خواهیم وارد کنیم و می رویم به دنبال اینکه چطور می شود ساخت.
ارزان فروشی ارز کمک توسعه صنعتی نیست بلکه ضد توسعه صنعتی است.
بلکه باید برویم به سمت صادرات و تولیدات صنعتی مان را بفروشیم این است که اشتغال درست می کند چون غیر از تولید ناخالص داخلی چیزی که مهم است، اشتغال است.
در حال حاضر مثلا 23.
5 میلیون شغل در ایران داریم.
که برای جمعیت ایران با توجه به اینکه متقاضیان شغل از این تعداد بیشتر است، مابه التفاوت متقاضیان شغل و شاغلین می شود جمعیت بیکار.
این جمعیت بیکار الان ترکیبش طوری شده که بیشتر جوان هستند.
و بیشتر تحصیلکرده هستند.
یعنی ممکن است بفرمایید مثلا نیروی بیکار ما 12 درصد بیشتر نیست همانطور که آمارها نشان می دهد.
ولی وقتی وارد اجزایش می شویم می بینیم این 12 درصد نیروی بیکار سی و چند درصدش جوان است یعنی در جوانان درصد بیکاری سی و چند درصد است.
در حالی که متوسط کشور بیکاری 12 درصد است.
تاسفبار این است که وقتی ورود می کنیم می بینیم خیلی از این بیکاران تحصیلکرده هستند و این از نظر اجتماعی خیلی منفی است.
شما یک بچه را می فرستید درس می خواند، دیپلم که گرفت، می گویید راستی یادت باشد به درد ما نمی خوری.
12 سال درس خوانده و فکر می کرده دیپلم گرفته قرار است اتفاق مهم بیفتد.
حالا می فهمد که ما این را لازم نداریم.
در سن دیپلم گرفتن جوانان این چه احساسی به بچه ها می دهد؟ یا به فرض اینکه می فرستیم بروند دانشگاه.
می رود با 69:17 لیسانس هم می گیرد.
بعد معلوم می شود حالا با لیسانس بیکار است.
چرا؟ چون نظام آموزش عالی ما این را برای یک منظور خاصی در اقتصاد تعلیم نداده.
گفته یک لیسانس بدهیم برود.
اگر متناسب با اقتصاد ایران تربیت کنیم وضع فرق می کند.
من یک دوره رییس نظام مهندسی بودم.
الان سنگ کار روزی 300 هزار تومان است، گچ کار روزی 250 هزار تومان، اگر لوله کش و سیم کش خوب پیدا کنیم خیلی باید پول بدهیم.
اما مهندس است که برای ماهی دو میلیون تومان التماس می کند.
چرا؟ چون چیزی که نیاز داشتیم تربیت نکردیم.
یک عده را اتوماتیک روی اتوپایلوت همینطور بیرون می دهیم بدون اینکه معلوم باشد در بازار کار برایش چه داریم.
آموزش و پرورش هم همینطور است.
بنابراین باید نظاماتمان را طوری کنیم که اینها به شغل برسند.
یکی از اشکالات این است که باید در تقاضای بازار تجدیدنظر کنیم.
تقاضای بازار یک روز اینطور بوده الان عوض شده.
برای مشاغل حرفه ای چند برابر مشاغل مدرکی پول می دهند.
باید هدایت کنیم به این سمت.
اما ارزش هایی که در ذهنمان جای گرفته به این سمت نیست.
اگر برای دختر شما یک خواستگار بیاید بگویند نقاش ساختمان است بیشتر استقبال می کنید یا یک نفر که بگویند لیسانس میکروبیولوژی دارد اما فعلا بیکار است.
بالاخره چه کار کنیم؟ شما از نظر فکری طوری تربیت شده اید که می گویید آن که لیسانس میکروبیولوژی است خیلی بااهمیت است و نقاش ساختمان به نظرتان کم اهمیت است.
در حالی که او درآمد و زندگی دارد و این ندارد.
اینها نیاز به بازنگری دارد.
عیبی هم ندارد همه باید هر ازچندگاهی مسائلشان را بازنگری کنند.
بحث ارز را مطرح کردید.
عملکرد آقای همتی را چطور ارزیابی می کنید؟
کلید واژه ها: احمدی نژاد - شورای نگهبان - انتخابات 1400 - اکبر ترکان - انتخابات - الان - شاخص های اقتصادی - احمدی - ترکان - دولت احمدی نژاد - نگهبان - نژاد - ریاست جمهوری - مطلوب - شورای - عجیب و غریب - اصلاح طلبی - قیمت دلار - مجلس - قابل - تحریم ها - اقتصادی - اصولگرا - پیروزی - سرنوشت - جمهوری - انقلاب - سرشار - تولید - اصلاح