ماجرای 8 سال کارِ جهادی 8 نوجوانِ هیئتی/ عهد کردیم روایت گر بهترین ها برای مردم باشیمبه گزارش خبرگزاری فارس از داراب، واژه چین نیستم اما خوشه چین لحظاتی هستم که گاه به گاه روایت می شود. نما به نما گوشه ذهن ما؛ آنجا که کسی را یارای دسترسی به آن نیست. گاهی انگار چیزی در دوردست ما را می خواند و این صلا با آنچه می خواهیم روایت کنیم، خودش می آید. با دعوت یا بی دعوت منتظر نمی ماند، در نمی زند اما در این میان باید از خود عبور کنیم تا روایتگر باشیم؛ روایتگر چیزهایی از جنس معرفت. برای گزارشم، این بار پیگیر سوژه ای متفاوت هستم که بتواند ذهن مخاطب را قلاب کند، او را با خود بکشد و شاید مرا سربلند، اما چیزی بر نفسم لگام می زند و می گوید سربلندی در مسیر خلوص حاصل می شود و خلوص عصاره لحظه ای است که از منیت رها شده باشیم. اکنون با اطمینان بیشتری خوشه چینی می کنم. صدای اذان از مسجد محله روی هیاهوی زمین پخش می شود. گمنام تر و دل شکسته تر از لحظه اذان سراغ ندارم. لحظاتی که قرین باورهایی از دوردست می شویم و برای دل شکستگی بی بهانه می باریم. بی هراس از قضاوت نگاه عابران. نمی دانم چرا هر وقت چیزی می نویسم به نظرم آنچه می خواهم نیست و همیشه فکر می کنم بهترین خود را تاکنون به نگارش در نیاورده ام؛ همیشه و همواره منتظر بهترین هستم. در انتخاب سوژه، یکی دو مورد اقتصادی و اجتماعی از ذهنم عبور می کند اما در نهایت به فکر گروه های جهادی می افتم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |