شگرد خاص پیرمرد برای دستگیری دزد گوشتوقتی جوان موتور سوار پلاستیک گوشتم را قاپید و رفت، خنده تمسخر آمیزی کرد و قیافه اش در ذهنم ماند؛ تا اینکه در جلوی بازار بعد از یک ماه او را شناختم و به عنوان مسافر سوار موتورش شدم و او را به داخل کلانتری بردم! - گروه جامعه خبرگزاری فارس-محمد تاجیک:یک تصادف جزیی با خودرو یکی از خبرنگاران باعث شد تا پایش به خبرگزاری باز شود و با دیدن تحریریه خبر و حال و هوای انتشار اخبار مختلف، خیلی سریع راغب شود و اعلام آمادگی کند که از زندگی کاری خود و خاطراتش به عنوان یک راننده تاکسی مطالبی را بیان کند. ساده و بی تکلف حرف می زند و خوش مشرب است. محمود برون را می گویم؛ همان راننده تاکسی که 50 بهار از عمرش را گذرانده و مدت دو سال است در مسیر انقلاب - میدان حر مسافر جابجا می کند. پای صحبت را این طور باز می کند و می گوید: بازنشسته بانک تجارت هستم و در این بانک به عنوان نیروی حراست از پولها هنگام جابجایی از شعب فعالیت کردم. 20 سال نگهبان حراست فیزیکی بانک بودم. دو دختر دارم؛ یکی دانشجوی عکاسی و دیگری لیسانس روابط عمومی دارد. از روزهای کاریش می پرسم و اینکه چطور محموله های پول را بین بانکها جابجا می کرده است؛ می گوید: ابتدای فعالیتم به عنوان محافظ با یک کلانشینکف محموله پول را جابجا می کردیم، بعد اسلحه ما تبدیل به یوزی شد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |