گلی از گلستانِ نمایشنامه نویسانهفتم فروردین روز جهانی تئاتر است و نوبتی هم باشد، نوبت آن است که درباره متون مربوط به این هنر مطلبی کوتاه داشته باشیم؛ البته معرفی و شناخت آثار مربوط به تئاتر حداقل نیازمند یک دوره یک ساله است ولی به حکم چشیدنِ قطره ای از دریا، - تنها به معرفی سه اثر آن هم از یک نمایشنامه نویس معاصر بسنده می کنیم. شاید به نظر برسد که در این مقوله اولویت با نمایشنامه نویسان یونان باستان، یا شکسپیر است، اما ما به سراغ مارتین مک دونا، نویسنده معاصر ایرلندی_انگلیسی می رویم که سال 1970 به دنیا آمد. او پس از شکسپیر، دومین نفری بود که در سن 27 سالگی چهار اثرش در سالن های تئاتر لندن روی صحنه رفته بود. کمدی های تلخ و سیاه او همراه با نشان دادن خون و خشونت و تبعیض است. برخی از کارهای این نویسنده، به فارسی ترجمه شده که به سه اثر آنها اشاره می کنیم: مرد بالشی نمایشنامه مرد بالشی در سال 2003 برای نخستین بار منتشر شد. این نمایشنامه داستان نویسنده ای به نام کاتوریان را روایت می کند که در اداره پلیس به خاطر محتوای پرخشونت داستان های کوتاهش و شباهت آن ها با قتل چند کودک در حال بازجویی است. داستان در جایی بدون زمان و مکان رخ می دهد، ولی نشانه های موجود در داستان، حکایت از آن دارد که فضای این متن در جامعه ای دیکتاتوری بدون آزادی بیان و حضور هیأت منصفه است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |