زایش یک رمان در قرنطینه ای خودخواستهمصطفی محمدی روایتی از نوشتن یکی از رمان هایش در ایام قرنطینه ای خودخواسته در شهر مشهد بازگو کرده است. - طی روزهای اخیر منتشر می شود، نگاهی است متفاوت از سوی هنرمندان اهل قلم به زیست و زندگی خود در بحران. روایت هایی که گاه عاشقانه است و گاه تلخ. گاه گزارش گونه است و گاه کاملاً حس برانگیز. آنچه در ادامه می خوانید روایتی است از مصطفی محمدی نویسنده معاصر درباره زایش و تولد یک رمان در یک قرنطینه خودخواسته و اجباری … روزهایی که حتی پیام های تبلیغاتی هم به یادآوری بهداشت و رعایت نظافت شخصی می پردازد، من نمی دانم آلودگی ها دیگر به چه رویی می توانند خودشان را از بسته بندی های بهداشتی و رسیدگی های استاندارد برای پیش گیری و جلوگیری از باروری ویروس ها و میکروب ها جاساز کنند؟! آدم می ماند دوستان را توی این اوضاع چگونه بییند… چه طوری باهاشان قرار دیدار بگذارد… به چه بهانه ای صدای شان کند و در را به روی خودش نبندد؟! مگر بهانه ای به بزرگی ویروس کوفتی کرونا! مگر می شود فاصله ها را ندید گرفت؟! آنان نمک سرسفره روزهای زندگی ما هستند؛ آن هم توی این روزمرگی های روزگار قهر و هجران های خلق الساعه و فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی! آنان تنها دوستان ما نیستند؛ شرکای غم و هم نفس های روزهای سخت ما هستند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |