محمدرضا باهنر: هاشمی قوی ترین رییس مجلس بود/ مسائل مملکت خاله بازی نیست/ مجلس را مستبدانه اداره می کردم/لابی کردم تا رییس مجلس نشومجالب است بدانید من آن سفر را در خاطراتم هم نوشته ام: سفر اروپا هم نخستین اردوی سیاحتی من بود و هم نخستین باری بود که سوار هواپیما می شدم. تا آن روز، در عمرم سوار هواپیما نشده بودم و نمی دانستم چی به چی هست؛ هیجانات خیلی بالا بود. البته در بچگی گاهی تخس بازی هم در آوردم. امیدوارم بچه های امروز یاد نگیرند. پاییز و زمستان در کرمان خیلی هوا زود سرد می شد. در مدرسه ما بخاری های زغالی نصب کرده بودند و دولت، زغال سنگ ها را سهمیه ای کرده بود. آذر خیلی هوا سرد شد؛ طوری که نمی توانستیم داخل کلاس برویم. هرچقدر می رفتیم به مدیر مدرسه می گفتیم که ما نمی توانیم در کلاس طاقت بیاوریم، می گفت زغال سنگ نداریم و باید اول دی بشود تا سهمیه مان را بدهند. من دیدم این طوری نمی شود. یک روز صبح با بچه ها قرار گذاشتیم و زودتر رفتیم مدرسه. یکی از صندلی های چوبی کلاس را خرد کردیم و انداختیم داخل بخاری. معلم وقتی به کلاس آمد خیلی خوشش آمد که چه کلاس گرمی! اولش کسی متوجه نشد، یکی، دو ساعت بعد همه متوجه شدند. آقای مدیر آمد و خیلی هم کنکاش کرد تا بفهمد باعث و بانی این کار چه کسی بوده ولی خب بچه ها باهم متحد بودند و لو ندادند. آقای مدیر هم گفت همه کلاس با هم تنبیه می شوند، باید یک هفته بروید در حیاط و در سرما درس بخوانید. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |