چرا مذاکره با اقتدارگرایان شکست می خورد؟در بزنگاه های تاریخی، بسیاری از سیاستمداران برای حفظ قدرت یا امنیت کوتاه مدت، به معامله و سازش با اقتدارگرایان تن داده اند؛ غافل از اینکه این «واگذاری های کوچک» نه تنها دموکراسی را تضعیف کرده، - به گزارش سرویس بین الملل جماران، فارن افرز نوشت: در روز 23 مارس 1933، در تالاری کم نور که بوی کهنه ی سیگار در آن پیچیده بود، لودویگ کاس، کشیش کاتولیک و رهبر حزب میانه روی آلمان، می کوشید خود را متقاعد کند که تصمیم درستی می گیرد. او در برابر یک دو راهی سرنوشت ساز ایستاده بود. چندین سال، حزب او تلاش کرده بود مانع صعود آدولف هیتلر شود. با این حال، در سال 1932 حزب ملی سوسیالیست (نازی ها) به بزرگ ترین نیروی پارلمان بدل شد و در ژانویه 1933 هیتلر به مقام صدراعظمی رسید. هنگامی که او روند تحکیم قدرت را آغاز کرد، حزب مرکز آخرین مانع جدی در برابر دستیابی هیتلر به کنترل کامل آلمان بود. هیتلر قانون توانمندسازی (Enabling Act) را ارائه داده بود؛ قانونی که به او و کابینه اش اختیارات گسترده ای برای حکومت با صدور فرمان می داد و بدین ترتیب، دموکراسی را از اساس از میان می برد. برای تصویب این قانون، اکثریت دوسوم آرا در پارلمان لازم بود. سوسیال دموکرات ها—تنها گروه مهمی که همچنان به شکل بنیادی از دموکراسی حمایت می کردند—به تنهایی توان جلوگیری از آن را نداشتند برچسب ها: هیتلر - سیاستمداران - آدولف هیتلر - برابر - آلمان - سوسیالیست - بزرگ ترین |
آخرین اخبار سرویس: |