روایت بازمانده خانواده از شب قتل عام آملاولین تیم های امدادی اورژانس و مأموران انتظامی با خودروهایشان در محل حاضر شدند. چراغ های آژیر، فضای تاریک کوچه را روشن می کرد و نگاه های کنجکاو و هراسان اهالی از پشت پنجره ها دوخته شده بود به خانه ای که به صحنه قتل عام خانوادگی تبدیل شده بود. - اولین تیم های امدادی اورژانس و مأموران انتظامی با خودروهایشان در محل حاضر شدند. چراغ های آژیر، فضای تاریک کوچه را روشن می کرد و نگاه های کنجکاو و هراسان اهالی از پشت پنجره ها دوخته شده بود به خانه ای که به صحنه قتل عام خانوادگی تبدیل شده بود. در همین لحظه، مردی با اسلحه در دست، میان ازدحام جمعیت ظاهر شد. او داماد خانواده بود؛ کسی که همسایه ها لحظاتی قبل صدای گلوله هایش را شنیده بودند. نگاه ها به او خیره شد. چهره ای خون آلود، مضطرب و وحشتی در هم تنیده، در حالی که نفس های بریده می کشید و به دنبال راهی برای فرار بود. هفت صبح نوشت: شامگاه 23 مردادماه خیابان اندیشه 23 آمل به صحنه یکی از هولناک ترین جنایت های سال های اخیر بدل شد؛ حادثه ای که در عرض چند دقیقه، سکوت یک محله آرام را به فریاد، خون و وحشت کشاند. ساکنان این کوچه که تا دقایقی پیش سرگرم زندگی روزمره خود بودند، ناگهان با صدای شلیک های پی درپی و جیغ و فریادهایی که از خانه زین العابدین قزلسفلی به گوش می رسید، دچار شوک شدند. برچسب ها: قتل عام خانوادگی - مأموران انتظامی - قتل عام - خانوادگی - انتظامی - خانواده - اورژانس |
آخرین اخبار سرویس: |