از قهوه خانه تا خا ن طومان/ روایتی جانانه از کتاب «مجید بربری»

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو ، کتاب «مجیدبربری» روایت تحوّل یک جوان است برای وصل شدن به قافله ی کرب وبلایی ها.

این کتاب، قصّه هایی است از یک قصّه ی متفاوت؛ - از قهوه خانه تا خا ن طومان/ روایتی جانانه از کتاب مجید بربری کتاب مجید بربری، روایتی است جانانه از مجیدی که با تمام اعتقادات غریبه بود اما یک اتفاق، مسیر زندگی اش را به کلی عوض کرد  او را در مسیری قرار داد که پایان آن به  فوز عظیم شهادت ختم شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو ، کتاب مجیدبربری روایت تحوّل یک جوان است برای وصل شدن به قافله ی کرب وبلایی ها.

این کتاب، قصّه هایی است از یک قصّه ی متفاوت؛ از عوض شدن، از خواستن و طلبیدن، از مجیدبربری تا شهید مجید قربانخانی شدن.

کتاب مجیدبربری نه لغات درهم وبرهمِ سخت و پیچیده دارد و نه حتّی مفاهیم دور از ذهن غیر قابل تأمّل؛ فصل ها و قصّه ها مثل یک دورهمیِ دوستانه چیده شده است، برای شنیدن از دوستی به اسم مجید و ماجراهایش.

یک چاقو همیشه توی جیبش بود؛ بعضی وقت ها که بهش غُرولُند می کردیم و می گفتیم این چیه توی جیبت، می گفت: مریم خانوم، می خوام هر وقت خواستم میوه پوست بگیرم، راحت باشم! ولی من می دانستم برای چه این چاقو را گذاشته توی جیبش.