شعر شاعران در سوگ شهادت سید مقاومتتا در کنارت نگهبان شرافتشان باشند فاطمه نانی زاد: پیچیده در گوش زمین گلبانگ تکبیرتخورشید حیران می شود از برق شمشیرت دل می بری از سیب های سرخ لبنانیدر قاب عکس دشت های لاله, تصویرت سرشاخه های باغ زیتون از تو می گوینددر آیه نورٌ علی نور است تفسیرت در مسجدالاقصی نماز صبح خواهی خواندآری محقق می شود این گونه تدبیرت چون آسمان ها بی قرار چشم تو هستندآخر شهادت می شود یک روز تقدیرت عاطفه جوشقانیان: شصت و سه سال اهل بکاء و نبرد بوددر اوج این زمانه نامرد، مرد بود شصت و سه سال مثل نبی، مثل مرتضیمانند حاج قاسم ما، اهل درد بود دلتنگ کودکان و یتیمان بی پناهدلگرمی همیشه شب های سرد بود سنگی رها شد از کف دیوانه ای، سپسذکر تمام آینه ها بازگرد بود وقتی که بود، غزه از او رنگ و رو گرفتوقتی که رفت رنگ جهان آه زرد بود نصر خداست شامل او، پس شهید شدشصت و سه سال در دل زخم و نبرد بود فاطمه عارف نژاد: هزار سوگ چشیدیم و داغدار شدیم چه شد که نسل خبرهای ناگوار شدیم؟ صدای شیون بیروت در جهان پیچید شبی که باز پر از بهت انفجار شدیم چقدر دیر به خود آمدیم وقت وداع چقدر زود به نادیدنت دچار شدیم دوباره روضه به سمت نیامدن رفت… آه دوباره خیره به یک اسب بی سوار شدیم آهای سیبِ سر نیزه! یاد ما هم باش ببین چطور به خون جگر انار شدیم نگاه تو همه را برد سمت سرچشمه تو ر برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |