چشم هایی که در اسارت خونفشان شد+ فیلمدر سال های نخست در کنار پنجره های اسارت گاه نگهبان داشتیم تا به محض نزدیکی مأموران بعثی اطلاع دهند که مراسم عزاداری را قطع کنیم. - در سال های نخست در کنار پنجره های اسارت گاه نگهبان داشتیم تا به محض نزدیکی مأموران بعثی اطلاع دهند که مراسم عزاداری را قطع کنیم. کرم علی عابدی از آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس در گفت وگو با ایسنا، با بیان خاطرتی از برگزاری مراسم عزاداری در اسارت و رفتاری که مأموران بعثی با او داشته اند روایت می کند: سال 1361 فرمانده گروهان بودم که اسیر شدم. در آن ایام ابتدا اجازه برگزاری هیچ گونه مراسم مذهبی و ملی را به اسرای ایرانی نمی دادند. با این وجود نسبت به برگزاری مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان می کوشیدیم تا پنهانی آن را برگزار کنیم. در سال های نخست در کنار پنجره های اسارت گاه نگهبان داشتیم تا به محض نزدیکی مأموران بعثی اطلاع دهند که مراسم عزاداری را قطع کنیم. این آزاده دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: پس از 9 سال به وطن بازگشتم. سه چهار روز بعد از بازگشتنم به یکی از دخترهایی که در خانه ما بود گفتم که دخترخانم برایم یک لیوان آب بیاور. آن دختر گریه کرد و پیش همسرم رفت. همسرم آمد و گفت او دخترمان است. عابدی یادآور شد: در جنگ چشمم ترکش خورده بود و بینایی کمی داشتم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |