روایت شاهدان عینی از حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان| حاج قاسم! من اینجا غریبم، تنهایم نگذاری...زنی آن طرف افتاده بود که نیمی از صورتش رفته بود! بچه ای بغلش بود. حس کردم بچه، زنده ا ست. سمت شان دویدم و نبض بچه را گرفتم. دست هایم یخ بود. نمی توانستم نبضش را خوب حس کنم اما فهمیدم که زنده است. - گروه جامعه خبرگزاری فارس- مریم شریفی؛ 5 سال قبل که زیر سقف حسینیه هنر شیراز جمع شدند تا به سهم خودشان، پرچم زمین مانده روایت را بلند کنند، شاید فکرش را هم نمی کردند با تندباد حوادث، موجی از ماموریت های پی در پی پیش رویشان قرار بگیرد. حسینیه هنر شیراز در سال 97 با محوریت تاریخ شفاهی و روایتگری شروع به کار کرد و یک سال بعد، شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، شد نقطه عطف روایتگری جوانان فعال این محفل نوپا و از دل آن ماموریت خاص، کتاب حافظ دل ها مشتمل بر خاطرات و روایت های مردم شیراز از شهادت آن سردار بی تکرار، متولد شد. دو حادثه تروریستی در حرم حضرت شاهچراغ(ع) در فاصله کمتر از یک سال، حوادثی بود که بار دیگر روایت های اهالی حسینیه هنر شیراز را زخمی کرد. جوانان فرصت شناس شیرازی، با ارائه جزییات حادثه در اولین دقایق و ساعات پس از این دو حادثه تلخ، موفق شدند روایت اول را در این موقعیت های حساس به دست بگیرند و به روشن شدن فضای ذهنی مخاطبان کمک کنند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |