روایی یک ارتشی از جهنم بعثی ها در دشت خوزستاننظاره گر شهر که بودم اشکم در می آمد، نمی دانم چرا اما تنها ساختمانی که کمتر به آن گلوله اثابت کرده بود مسجد جامع خرمشهر بود، خواستیم به آبادان هم برویم و وضعیت آنجا را هم ببینیم اما اجازه ندادند و برگشتیم. - به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس از زنجان، امروز سوم خرداد سالروز آزاد سازی خرمشهر است، سال هاست که از این فتح بزرگ می گذرد، اما آزاد سازی خرمشهر، شیرین ترین لحظه از یک نبرد نابرابر برای ملت ایران و نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق است. بیرون راندن نیروهای دشمن به پشت مرزهای بین المللی تا آزادی خرمشهر از اهداف استراتژیک و تاکتیکی عملیات بیت المقدس بود که در 26 روز نبرد سخت به پیروزی و آزادی خرمشهر انجامید. حال از آن روز های سخت به غیر از تصاویر، عکس و فیلم های آرشیوی، خاطرات بازمانده های آن روز ها هستند که مشاهداتشان همچنان برایمان شیرین است. یک هفته ای می شد که به دنبال سرهنگ محمد معصومی بودم، معصومی یک ارتشی باز نشسته است که از اول جنگ در مناطق عملیاتی حضور داشته است، تماس که گرفتم، بعد از خوش و بش کوتاه گفت؛ اگر صحبت هایم طولانی شد ناراحت نشوید به هر حال این روایت تلخ و شیرین را قلم های بسیاری نگاشتند و از زوایایی مختلفی به تصویر کشیده اند، بدون اینکه بخواهم صحبتش را قطع کنم ادامه داد؛ ببینید صدام ارتش عراق را آورده بود ک برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |