مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 29 آذر 1400 ساعت 20:452021-12-20ورزشي

خاطراتی از مواجهه منوچهر نوذری با اکبر عبدی، فردوسی پور و عموپورنگ


محمدباقر رضایی که با متن های طنز و آهنگینش به معرفی چهره های شاخص رادیو می پردازد، این بار متنی طنز و آهنگین را درباره مرحوم منوچهر نوذری، به رشته تحریر درآورده است.

- روزهای بعد و تا مدتی، ماجرای بد اخلاقیِ آن کارمند، سوژه نوذری در نمایش های رادیویی بود.

آن روز بعد از این که از بیمه درآمدند، نوذری خیلی حالش گرفته بود.

توی خیابان پیرزنی به او سلام کرد.

نوذری خیلی سرد گفت: علیک سلام، و به طرف ماشین رفت.

پیرزن وسط خیابان با صدای بلند گفت: تو حق نداری جواب سلام منو اینطوری بدی آقای نوذری! نوذری به مهران نگاه کرد و پرسید: مگه جوابشو ندادم؟ مهران سر تکان داد.

پیرزن آمد جلو و گفت: من با صدای تو زندگی کردم.

عکس هات به دیوار اتاقمه.

تمام برنامه هاتو ضبط کردم و چند بار گوش دادم.

اینه جوابم؟ تو نباید با من این شکلی برخورد می کردی! نوذری خم شد پای پیرزن را ببوسد.

گفت: منو ببخش مادر، تو این اداره بودم کارمنده حالمو گرفت.

اعصابم داغونه.

حواسم نبود به شما.

پیرزن گفت: من دوستت دارم.

به من ربطی نداره که اعصابت داغونه.

باید حواستو جمع کنی.

-- راست می گی مادر، حق داری.

من باید تلافی کنم.

پیرزن آرام شد و نوذری از او نشانی اش را گرفت.

بعدها گاهی به خانه آن پیرزن که نامش خانم یحیوی بود می رفت و به قول مهران امامیه، فسنجان می خورد.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

خاطراتی از مواجهه منوچهر نوذری با اکبر عبدی، فردوسی پور و عموپورنگ

خاطراتی از مواجهه منوچهر نوذری با اکبر عبدی، فردوسی پور و عموپورنگ