ارثیه ای که پایان صدها مرثیه شد/ روایت مردی که حتی هدیه رییس جمهور را هم بخشید!کلمات بزرگی در سرم تقلا می کردند، بخشش، بزرگواری، کرامت، انسانیت اما هیچ کدام به تنهایی نمیتوانست دلیل قانع کننده ای برای عظمت یک روح باشد، - انگار همه جا گرد مرگ پاشیده بودند، یکنواختی جاده و تلخی قرنطینه ای که حالا در تاریخ دنیا ریشه زده بود هم دست به دست داده بودند تا برای پایین کشیدن شیشه، وسوسه نشویم اما هیچ روح سرکشی را یارای مقاومت در برابر خنکای هوای پاییزی نیست. تابلوها و سرعت گیرها را که پشت سر جا گذاشتیم، چند فرسخ مانده به رسیدن، تلفن ها به زجه افتاد، در یکی از مدرسه ها به زورِ خواهش و تعارف نگهش داشته بودند تا ما برسیم، انگار واقعیت در تلاش بود که بر خلاف میل شخصیت اصلی داستان و حتی راوی، خیلی ویژه به چشم دنیا بیاید، تا همه بدانند که در قاره آسیا و جنوب غرب کشور ایران، در استان خوزستان و در شهرستان اندیمشک، مردی نفس میکشد که از ارثیه ای که حلال خدا است برای رضای خدا می گذرد. کلمات بزرگی در سرم تقلا می کردند، بخشش، بزرگواری، کرامت، انسانیت اما هیچ کدام به تنهایی نمیتوانست دلیل قانع کننده ای برای عظمت یک روح باشد، باید در سیالیت ذهن روستا جاری میشدم و ریشه این از خود گذشتگی آقای حسین اسدی، راهبر آموزشی مناطق روستایی در شهرستان اندیمشک را می یافتم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |