گلوله کم می آورید ما بسیاریم.../ روایت دست اول حامد عسکری از حادثه خونین دانشگاه کابلحامد عسکری چند روزی است به بهانه نمایشگاه کتاب مشترک ایران و افغانستان مهمان این کشور دوست وهمزبان و هم ریشه است و اتفاقا در بطن و متن فاجعه خونبار دانشگاه کابل حاضر بوده، - به گزارش سایت قطره و به نقل ازگروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، حامد عسکری دوست شاعر و نویسنده ما در جام جم چند روزی است به بهانه نمایشگاه کتاب مشترک ایران و افغانستان مهمان این کشور دوست وهمزبان و هم ریشه است و اتفاقا در بطن و متن فاجعه خونبار دانشگاه کابل حاضر بوده، روایت دست اول این حادثه را به قلم او بخوانید. شب داخلی: شب است، در اتاقی توی رایزنی فرهنگی ایران در کابل دراز کشیده ام. گوشی را قبل از به شارژ زدن چک می کنم، روی عکسی که توی هرات با تفنگ نگهبان هتل گرفته ام و برای پدرم فرستاده ام ریپلای زده: با کلمه با دشمنت بجنگ بچه جان، دنیا خیلی از تفنگ خسته شده پسرم، گل. گل. قلب. نخودی می خندم، یک فلاسک چای، یک خوشه انگور هراتی نشسته اند کنارم. دارم برایشان رمان درویش پنجم ره نورد زریاب را می خوانم، رسیده ام به آنجا که دو کلپاسه(سوسمار بزرگ) دارند به زن و مردی که شکم کوه وسط شهر کابل را شکافته اند تا زمینش را مسطح کنند و کلبه ای محقر بسازند. . موقعیت داستانی اش حیرت آور است، دو خزنده که جفتند و زن و شوهر زبان گشوده اند به اعتراض این که چاک این صخره ها که کنده اید خانه ما بود برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |