مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 6 خرداد 1398 ساعت 07:552019-05-27سياسي

روایتی از شب قدر تخریب چیان لشکر10 سیدالشهدا(ع)


از 30 امین فراز دعا که گذشتیم کمتر از 10 نفر با من سبحانک یا لا اله الا انت می گفتند.

اما برادر عبدالله هنوز سفت و سخت جواب می داد.

دعای جوشن کبیر را ادامه دادم.

- فکر می کنم دعا هنوز به نیمه نرسیده بود که دیدم در جواب دادن ذکر دعا انگار صدای شهید نوریان هم نمی آید، به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریب چی دوران دفاع مقدس درباره شب های قدر دوران جنگ تحمیلی روایت می کند: شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیا ب به دزفول برویم.

شهید نوریان علاقه خاصی به مردم دزفول داشت و این تیکه کلامش بود که صفای دل مردم دزفول.

آن شب بعد از نماز مغرب و عشا زود شام خوردیم و با چند خودرو وانتی که داشتیم همه به دزفول رفتیم.

رفتیم یکی از مسجدهای قدیمی که چند تا پله هم می خورد و شبستان مسجد در گودی قرار داشت.

آنجا مراسم احیا و به سر گرفتن قرآن با حال خوبی برگزار شد.

ساعت 12 شب بود که مراسم تمام شد و ما به مقر الصابرین کنار کرخه برگشتیم.

به مقر که آمدیم ساعت یک و نیم شب بود و تا اذان صبح سه ساعتی وقت باقی مانده بود.

شهید نوریان اصرار داشت که بچه ها تا سحر بیدار باشند تا شب قدر را درک کنند.

پیشنهاد داد که دعای جوش کبیر بخوانیم به من نگاه کرد و گفت: مرشد حالش رو داری؟ شب قدر رزمندگان لشکر 10 سیدالشهدا، تیر ماه 1362 منطقه حاج عمران من هم قدری مکث کردم و گفتم: بر


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایتی از شب قدر تخریب چیان لشکر10 سیدالشهدا(ع)

روایتی از شب قدر تخریب چیان لشکر10 سیدالشهدا(ع)