گفت وگو با کارتن خوابی که می توانست امام جماعت مسجد باشدکنار یکی از ستون های بزرگ ترین پل عابرپیاده تهران یعنی «میدان رسالت» که دید چندانی برای مردم رهگذر ندارد، یک کارتن خواب زندگی می کند. تعداد کارتن خواب های این محدوده زیاد است اما داستان او کمی متفاوت تر به نظر می رسد. - کنار یکی از ستون های بزرگ ترین پل عابرپیاده تهران یعنی میدان رسالت که دید چندانی برای مردم رهگذر ندارد، یک کارتن خواب زندگی می کند. تعداد کارتن خواب های این محدوده زیاد است اما داستان او کمی متفاوت تر به نظر می رسد. م. م چند ماهی می شود که زیر همین پل است. شب های بارانی سرپناهی پیدا می کند و در نهایت خانه اول و آخرش به همین محدوده ختم می شود؛ ویرانه ای که بقایای آن در ساعاتی از روز بر فراز پل قابل مشاهده بوده و شاید نگاه رهگذران نیز به آن افتاده باشد. کارتن خوابی که می گوید هنوز معتاد نشده و با سیگار آرام می شود و در عین زندگی کارتن خوابی هنوز غرور و عزت نفس و مهم تر از همه انگیزه برای کار کردن دارد. با روشن شدن هوا حوالی میدان رسالت، کنار کارگرهای ایرانی و افغانستانی منتظر می ماند تا شاید کاری پیدا شود. اگر بخت یارش باشد، حقوق روزمزدی می گیرد، در غیر این صورت از مخازن زباله ضایعات جمع می کند و با فروش آن لقمه ای نان می خورد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |