مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 17 تیر 1397 ساعت 14:202018-07-08اجتماعي

ردپای مثنوی عشق در آرایشگری


انگار به آنچه که آرزویش بود نرسیده، اما کمترین غمی در وجودش نبود .

و شاید می توان وی را به عنوان سمبل امید به آینده در وسط شلوغ ترین میدان شهر رونمایی کرد.

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، فردین مردوخی ، آرایشگر سنندجی که 49 سال از بهار عمر خود را سپری کرده، آرایشگری است که با تمام هم صنفی های خود فرق دارد، محبت و روی خوش در اطرافش موج می زند و برای هر گفته اش بدون مکث شعری را از دفاتر مثنوی یا بزرگان شعر در این رابطه بازگو می کند.

این نوشته حکایتی در مورد نیاز جامعه کنونی به افرادی با فهم و درک بسیار بالا که زمینه ساز شکوفایی هرچه بیشتر جامعه هستند می باشد که به خواندن آن می نشینیم.

بعد از ظهر گرمی بود، آدم به سختی می توانست پرتوی ظالمانه خورشید را تحمل کند.

اما یک هدف مرا در آن گرمای طاقت فرسا به بیرون کشاند، با کمی تاخیر توانستم آدرس را پیدا کنم.

خنکای نسیم را در آن حوالی حس کردم، بی تأمل وارد شدم.

محیطی آرام و بی صدا که تنها بانگ گوشنواز کولر شنیده می شد.

نگاهم به چشمانش افتاد.

با چیزی که در ذهنم تصور کرده بودم فرق زیادی نداشت.

سلام و علیک گرمی باهم داشتیم و بدون مقدمه چینی زیاد گرم گفت وگو شدیم.

فردین مردوخی در اولین قدم از این گفتگوی خودمانی با ارائه بیوگرافی کوتاهی از خود گفت: از سال 67 خودجوش آرایشگری را با کوتاه کردن موی سر خواهر و برادرم


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

ردپای مثنوی عشق در آرایشگری

ردپای مثنوی عشق در آرایشگری