مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
پنجشنبه، 24 خرداد 1397 ساعت 00:302018-06-13سياسي

ناگفته های قائم مقام سابق دادستان آمریکا از یک «خودکشی»


ششم ماه می 1986 بود و من فقط چند روز با فارغ التحصیل شدن از دانشکده حقوق فاصله داشتم.

بعد از ظهر همان روز٬ مادرم به دنبال یافتن من با دفتر مجله حقوق تماس گرفت.

- من تازه آنجا را ترک کرده بودم تا پیش از مستقرشدن برای شب درازِ مطالعه برای امتحان ها، شام مختصری بخورم.

از دوستم که آن بعدازظهر تلفن را جواب داد٬ خواسته شد کاری را انجام دهد که هیچ دوستی نباید مجبور به انجام آن باشد: به من بگوید پدرم مرده است! این ماجرا به دوران پیش از پیدایش تلفن همراه برمی گردد.

برای همین، هیچ راهی برای یافتن من نبود.

دوستم می دانست که من پیش از بازگشت به کتابخانه٬ به فروشگاه کپی کینکو (یکی دیگر از نشانه های دهه ی 80) می رفتم.

هنگامی که به فروشگاه رسیدم٬ بیرون آن منتظر ایستاده بود.

او به من گفت که مادرم زنگ زده و گفته که پدرم مرده است.

من اطمینان داشتم که پدرم بر اثر تصادف ماشین٬ سکته قلبی یا دیگر انواع اتفاقی مرگ ، نمرده است.

می دانستم که او خودش به زندگی خود پایان داده است.

پدر من که آن زمان 56 ساله بود٬ برای سال ها پنجه در پنجه افسردگی داشت و در ماه های منتهی به مرگش٬ درد و رنجی که می کشید شدت گرفته بود.

مادرم٬ من و خواهرم هر سه با او بحث می کردیم که از یک متخصص کمک بگیرد اما او نگران داغ ننگی بود که اعتقاد داشت درمان روانشناختی بر پیشانی اش می نهد.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

ناگفته های قائم مقام سابق دادستان آمریکا از یک «خودکشی»

ناگفته های قائم مقام سابق دادستان آمریکا از یک «خودکشی»