مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 29 آبان 1396 ساعت 11:302017-11-20اجتماعي

داستان «کاک حسین» بر ویرانه های تپه رش


بوی تعفن چنان در فضا پیچیده که عملا نفس کشیدن را هم را غیرممکن کرده است.

شالم را به دور دهان و بینی می پیچیم و به دنبال بو راه می افتم.

هر لحظه بی درنگ احساس می کنم دل و روده هایم به دهانم خواهد آمد.

- یک کیلومتری آن طرف تر بیل مکانیکی در حال کندن چاله ای است و مردان که لباس سبز نظامی بر تن دارند، روی تپه ای با ماسکی بر دهان و بینی ایستاده و نظاره گر انجام عملیات هستند.

باد که می وزد جهت اصلی بو مشخص می شود؛ سمت همان چاله ای که در حال حفرش هستند.

هفت روز از زلزله کرمانشاه می گذرد.

تا چشم کار می کند ویرانه های خانه های روستایی بین دشتی وسیع از مزارع دیده می شود.

در گوشه ای تراکتوری نزدیک چاله ایستاده که در قسمت باری پشتش تلی از زباله و خاک به چشم می خورد.

هرچه نزدیک تر می شوم بوی تعفن لاشه شدیدتر می شود.

تا جایی که می توانم شالم را باز با دستانم به سمت دهان و بینی فشرده تر می کنم و تا بتوانم بو را تحمل کنم.

بار تراکتور لاشه گوسفندهایی است که معلوم است تازه از زیر آوار خارج کرده اند.

تعداد زیادی دقایقی قبل دفن شده و این آخرین بار لاشه ای است که قرار است در زیر خاک قرار بگیرد.

نمی توان بیشتر از این بو را تحمل کرد.

از راننده تراکتور می پرسم این همه گوسفند برای کیست؟ تنها یک اسم می گوید: کاک حسین .


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

داستان «کاک حسین» بر ویرانه های تپه رش

داستان «کاک حسین» بر ویرانه های تپه رش