علی ارشد ریاحی، مجید یاریان بررسی تأثیر مبانی هستی شناختی ملاصدرا بر عشق شناسی ویصدرالمتالهین شیرازی براساس مبانی هستی شناختی خود در حکمت متعالیه عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود در تمامی ذرات عالم جاری و ساری دانسته است. - چکیده صدرالمتالهین شیرازی براساس مبانی هستیشناختی خود در حکمت متعالیه عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود در تمامی ذرات عالم جاری و ساری دانسته است. او عشق را نحوه ی وجود آدمی و از نهاده های الهی در ذات آدمی برمی شمارد و آن را آکنده از حکمت و مصلحت می داند. گرچه حکماء و عرفاء پیش از ملاصدرا در باب عشق قلمفرسایی های فراوان کرده اند اما وی حکمت متعالیه ی خود را بر پایه ی مبانی و اصول متمایزی استوار کرده که پیش از او کمتر به عنوان زیربنای یک نظام فلسفی مورد توجه قرار گرفته است و از این رو در تبیین این حقیقت شگرف سخنان تازهای دارد. اصالت وجود، تشکیک وجود، مساوقت وجود با علم و حیات و خیر، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و وجود رابط و مستقل بخشی از این اصول اساسی در نظام حکمت صدرایی به شمار می رود. در این نوشتار، به بررسی جایگاه این اصول و مبانی و تأثیرات اساسی آنها در عشق شناسی ملاصدرا پرداخته شده است. کلیدواژه ها: عشق؛ اصالت وجود؛ تشکیک وجود؛ اتحاد عاقل و معقول؛ حرکت جوهری؛ وجود رابط نویسندگان: علی ارشد ریاحی: استاد گروه فلس برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |