شعرخوانی در سوگواره «بر آستان اشک»اولین شب از چهارمین دوره سوگواره شعر «بر آستان اشک» 28 شهریورماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. - که سر به سجده گذاری هر آن مقدر را فرات بعد تو عمری به خون تپید و گریست عطش جز این نشناسد زبان دیگر را تویی که نام تو باهر چه رود پیوسته است و بی تو آب نمی بیند آن طرف تر را محمدسعید میرزایی دیگر شاعر غزلسرا به عنوان دومین نفر پشت تریبون رفت و پس از سلام به ساحت حضرت امام حسین (ع) این شعر را خواند: ای سر دور از بدنت قاری آیات خدا سینه تیر خورده ات غیر مناجات خدا جبین سنگ خورده است شیشه مشکات خدا صورت خون گرفته ات صبح ملاقات خدا قلب به خون نشسته ات صومعه ذات خدا تو صاحب الامر به معروفی و معروف خدا ذکر تو مانوس ملک قلب تو مالوف خدا ای حرمت سلطنت مطلق موقوف خدا خون جبین زینبت روضه مشعوف خدا دست ابوالفضل تو شد صاحب میقات خدا ای همه جسم مصطفی گوشت و خون و پوستت نذری سفره خدا گوشت و خون و پوستت پاک ترین آیه ها گوشت و خون و پوستت ز هم چگونه شد جدا گوشت و خون و پوستت از دم کنه خنجر کاهل ناپاک حسین تیغ رسیده بود تا سر ز تنت جدا کند نه رگ به رگ زیارت جامعه کربلا کند نه رگ به رگ بوسه زند گریه کند صف کند نه هر نفس صبر کند شرم کند حیا کند وحید قاسمی نیز در وصف حضرت ابوالفضل عباس (ع) چند بیتی خواند که بخشی از آن به این شرح است: بی گریه این دو چشم چه برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |