ازدواج کاسبکارانه پسر جوان با زن 57 سالهپرونده ای که روی میز قاضی قرار داشت، نشان می داد مرد جوان دادخواست طلاق داده و بر اساس برگه های موجود زن راضی به جدایی نیست. - بیرون از دادگاه مرد و پسر جوانی نشسته بودند که اجازه خواستند وارد شوند. آنها خود را برادر و برادرزاده زن معرفی کردند و به اصرار از قاضی خواستند که با طلاق ماهی و شهرام موافقت کند. آنها معتقد بودند این ازدواج سرانجامی ندارد، شهرام مرد زندگی نیست و او تنها به دنبال سوء استفاده از موقعیت همسرش است. با این حال قاضی آنها را به بیرون از اتاق دادگاه فرستاد و از زن پرسید؛ آیا از صمیم قلب راضی به ادامه زندگی با این مرد جوان هستی؟ و زن جواب داد: بله آقای قاضی. من زن تنهایی هستم که در غربت سختی های زیادی کشیده ام و حتی خواستگارانی هم داشتم، اما به خاطر پسرم حاضر به ازدواج با هیچ مردی نبودم. حالا فرزندم بزرگ شده و در یک رستوران امریکایی مشغول به کار شده است. بنابراین نگرانی خاصی از بابت پسرم ندارم. از طرف دیگر در مدت دو سه سال ارتباط اینترنتی یا تلفنی و یک ماه زندگی مشترک به شهرام علاقه مند شدم و احساس کردم نیمه گمشده ام را پیدا کرده ام. حتی در این دو ماه که برای کارهای طلاق به ایران آمدم مشکل خاصی بین ما پیش نیامده و زندگی خوبی با هم داشته ایم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |