بسیاری از ممنوعه ها را آزاد کرداستاد علوم ارتباطات و فعال حوزه فرهنگی، به مدت بیش از 10 سال در سمت معاون صدا، در کنار رادیویی ها بود. - پرده سوم: با هر یک از اهالی رادیو به طریقی رفیق بود، اما حس اش به مشکلات آنها، رقیق بود! هر کس نزد او از حقوقش شکایت می کرد، با یک لطیفه ی او احساس خجالت می کرد. فکر می کرد چرا نزد او این مسائل را مطرح کرده و چرا فکر دیگری برای زن و بچه و اجاره خانه اش نکرده! و اساسا چرا به مفتی کار کردن و ایثار فرهنگی و این چیزها فکر نکرده! می رفت و مسائل شخصی اش را تحمل می کرد و روی لطیفه های رییس عزیزش تاَمّل می کرد! پیشِ دیگران هم می گفت: طلبکار رفتم، بدهکار برگشتم! پرده چهارم: هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه) یک زمانی از رادیو بازدید کرد. بعدها ماجرای این بازدید را برای میلاد عظیمی در کتاب پیرِ پرنیان اندیش اینطور گفت. عظیمی: استاد! چی شد که از رادیو بازدید کردین؟ ابتهاج: این بلا رو آقای خجسته رییس رادیو سرم آورد. چقدر هم رادیو پیشرفت کرده بود. مجهز شده بود. استودیوهای خوب. دستگاه های عالی! بهش گفتم این کارها رو فقط تو می تونستی بکنی. عظیمی: لابد از آقای خجسته خوشتون اومد که دعوتشو قبول کردین؟ ابتهاج: بله، خیلی آدم افتاده و فهمیده ایه! ازش خیلی خوشم میاد. برچسب ها: رادیو - بازدید - علوم ارتباطات - ابتهاج - فرهنگی - هوشنگ ابتهاج - میلاد عظیمی |
آخرین اخبار سرویس: |