تشییع فرزندان گمنام در روز شهادت مادر/ پیوند اشک و افتخار در آغوش وطندر آن صبح پنج شنبه، وقتی که خورشید هنوز به آرامی بر پهنه ی آسمان می خزید، صدای پای مردم شهر آرام آرام به خیابان ها کشیده شد. کوچه ها پر بود از حسرت و اشتیاق، - در روزی که دل ها به یاد داغ بزرگ بانوی دو عالم، حضرت زهرا (س)، لبریز از اندوه بود، آسمان نیز با زمین هم صدا شد؛ گویی که ابرها در هم گره خورده بودند تا اشک هایشان را بر دل های سوگوار بریزند. در آن صبح پنج شنبه، وقتی که خورشید هنوز به آرامی بر پهنه ی آسمان می خزید، صدای پای مردم شهر آرام آرام به خیابان ها کشیده شد. کوچه ها پر بود از حسرت و اشتیاق، گویی که هر خانه، خاطره ای از یک شهید گمنام را در دل داشت. روزی که به نام حضرت زهرا (س)، بانوی بی همتای تاریخ، آغاز شد، از همان ابتدا رنگ و بوی غربت و شکوه را در خود داشت؛ غربت مادر پهلو شکسته و شکوه شهیدانی که با خون خود، غرور یک ملت را رقم زدند. مسیرهای منتهی به میدان شهر مملو از جمعیت بود. زن و مرد، پیر و جوان، حتی کودکان، همه آمده بودند. چهره هایی که شاید یکدیگر را نمی شناختند، اما در نگاه هایشان یک چیز مشترک بود: اندوهی عظیم، مخلوط با افتخاری بی پایان. از دور، کامیون های نظامی با تابوت های پوشیده از پرچم های سه رنگ ایران به چشم می آمدند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |