محبتی که خستگی ها را می بردتار و پود رشته محبت میان امام و رزمندگان را طوری بافته بودند که هیچ موریانه ای قادر به جویدن و سست کردن آن نبود. کافی بود می گفتند امام به امری رضایت دارد آن وقت دیگر رزمندگان برای اجرای امرشان سر از پا نمی شناختند. - به گزارش خبرنگار جماران، محبت نه تعریف شدنی است نه معنی کردنی، محبت حس کردنی است. همان است که شاعر می گوید رشته ای بر گردنم انداخته دوست می کشد هر جا که خاطرخواه اوست حالا حکایت امام بود و رزمندگان. رشته محبتش بر گردن آنها افتاده بود. وقتی می گفتند نظر امام این است، همه تلاش شان این می شد که آن را پیش برند. محمد باقری، رییس کل ستاد نیروهای مسلح، این دلدادگی و محبت را اینگونه روایت کرده است: هر بار که ما خدمت حضرت امام می رسیدیم و برای زیارت دست ایشان را در دستمان می گرفتیم، حضرت امام محکم دستمان را فشار می داد. اول یک قدری تامل کرده و بعد در حالی که به چشمان طرف نگاه می کردند، دست را محکم می فشردند. بر اثر این حرکت، حالتی به وجود می آمد که قلب آدم را تکان می داد. البته این محبت بین حضرت امام و رزمندگان طرفینی بود و تاثیراتِ مثبتِ زیادی در جبهه ها می گذاشت. مثلاً در جبهه ها و در زمان عملیات، هر لحظه خطرات متعددی در کمین انسان است؛ خطر شهادت، زخمی شدن، جانباز شدن و . برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |