مطالب مرتبط:
دانلود آهنگ دارم عاشق میشم از اشوان (ای وای دارم عاشق میشم انگار چشات)
رونمایی نرگس محمدی از خواهر دوقلویش / انگار یک سیب دو قاچ شده هر دو زیبا و توپل! + عکس
ویدیو | این میوه عجیب و غریب انگار از سیاره دیگری آمده است!
روزنامه استقلال جوان| ورمزیار: انگار استقلال قصد برنده شدن نداشت!
روزنامه استقلال جوان| ورمزیار: انگار استقلال قصد برنده شدن نداشت!
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
پنجشنبه، 17 اسفند 1402 ساعت 09:302024-03-07سياسي

انگار گِلش را طور دیگری سرشته بودند


توی پاوه مسئول روابط عمومی بود.

هنوز خواب از چشمان بقیه نپریده بود که محوطه را آب و جارو می کرد و چایی را دم.

تا نمازشان را می خواندند صبحانه شان آماده بود.

- توی پاوه مسئول روابط عمومی بود.

هنوز خواب از چشمان بقیه نپریده بود که محوطه را آب و جارو می کرد و چایی را دم.

تا نمازشان را می خواندند صبحانه شان آماده بود.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، به نقل از جماران: اینکه بعضی ها اصلا انگار گِلشان را طور دیگری سرشته اند کلام بی حساب و کتابی نیست.

آخر مگر می شود یکی حواسش به همه چیز و همه کس باشد.

هم هوای زن و بچه اش را داشته باشد و هم هوای نیروهایی که با او کار می کنند.

هم خوب بلد باشد بندگی کند و سرآمد شود.

حاج محمد ابراهیم همت یکی از همان ها بود.

برای همه کارهایش حساب و کتاب دقیقی داشت.

این را نه اینکه همسرش بگوید هر که خدا دوستش داشت و مصاحبت با او را مدتی نصیبش می کرد به این اذعان می کند.

برایش هم فرقی نمی کرد که مسئول است یا یک نیروی ساده هرچند آنقدر کاربلد بود که از همان روزهای اول مسئولیت ها یکی یکی بار سنگینی شدند بر دوشش.

می گویند آن روزها که توی پاوه مسئول روابط عمومی بود.

اول صبحی همه محوطه را آب و جارو می کرد درست مثل قدیمی ها که خروس خوان از خواب بیدار می شدند.


برچسب ها: روابط عمومی - حساب و کتاب - محمد ابراهیم همت - صبحانه - روابط - عمومی - دیگری
آخرین اخبار سرویس:

انگار گِلش را طور دیگری سرشته بودند

انگار گِلش را طور دیگری سرشته بودند