رمزگشایی از پرونده قاتلان داریوش مهرجویی و همسرش / چرا قتل را انکار کردند؟«من از خانه همسایه آقا سرقت کرده بودم و به همین دلیل آقا مرا از شهرک بیرون کرد. در سه ماهی که در خانه مرحوم مهرجویی کار می کردم، - آقای مهرجویی لباس مرتبی به تن داشت و پشت میزناهارخوری بود، اما غذا نمی خورد. اگر اشتباه نکنم خانم روی مبل جلوی تلویزیون نشسته بود. در ورودی باز بود و وارد شدیم. خانم با دیدن ما ترسید و داد زد. بعد هم به سمت اتاق رفت. من و داوود به دنبالش رفتیم که چاقو از دستم افتاد. او پشت در اتاق بود و سعی می کرد مانع ورودمان شود که در را هل داده و وارد شدیم. پرسیدیم طلا ها کجاست که خانم جواب داد تازه از سفر آمدیم و خانه مادرم است. خود خانم النگو ها و دستبند را از دستش بیرون آورد و به ما داد. من دستانش را بستم و داوود دهانش را بست. یک پابند هم داشت که گم کردم. یکدفعه کریم وارد اتاق شد. دو تا چاقو دستش بود که یکی خونی بود. آن را به من داد و گفت خانم را بکش. ترسیده بودم، اما تهدیدم کرد اگر این کار را نکنم، مرا می کشد. می دانستم این کار را می کند. چاقو را گرفتم و داوود سر خانم را از پشت گرفت. دو ضربه به گردنش زدم که کمی خون آمد و روی لباس ریخت. عقب عقب آمدم و چاقو از دستم افتاد. کریم عصبانی بود و چاقو را برداشت و به سمت خانم رفت. انگار خانم قصد داشت چیزی به ما بگوید، اما دهانش بسته بود. برچسب ها: مهرجویی - خانم - داریوش مهرجویی - اتاق - خانه - بیرون - تلویزیون |
آخرین اخبار سرویس: |