مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 8 آذر 1402 ساعت 00:102023-11-28حوادث

ماجرای یک شکایت عجیب!


وقتی همسرم در نیمه شب شال و کلاه کرد تا با دوستانش بیرون برود، به او این اجازه را ندادم چرا که فرزندان خردسالمان در خانه تنها بودند؛ اما او که قصد جدایی از مرا دارد و درخواست مهریه و نفقه نیز داده است، بار دیگر از من به جرم توهین شکایت کرد چرا که مدعی است شوهر پاک نمی خواهد و.

.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازخراسان، مرد 30 ساله ای که در پی شکایت همسرش  به مرکز انتظامی احضار شده بود، در حالی که اشک ریزان بیان می کرد زن و زندگی ام را دوست دارم و نمی خواهم از او جدا شوم، درباره شکایت عجیب همسرش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: من و آناهیتا به دنبال یک آشنایی خیابانی با هم ازدواج کردیم.

آن زمان من ثروت زیادی داشتم و از سوی دیگر نیز پدرم که اوضاع مالی بسیار خوبی دارد، مرا حمایت می کرد؛ اما من جوانی خوشگذران بودم و مدام در پارتی ها و دورهم‎نشینی های دوستانه و مختلط شرکت می کردم.

در این شرایط آناهیتا هم پا به پای من کنار بساط های مشروب خوری می نشست و مانند من محرم و نامحرم نمی شناخت.

با ثروتی که داشتم روزهای خوشی را در کنار آناهیتا می گذراندم و به چیزی جز تفریح و لذت های آنی نمی اندیشیدم.

خلاصه 2 سال بعد از این ماجراها، تازه فهمیدم که معتاد شده ام و بدون موادمخدر و قرص های روانگردان نمی توانم به زندگی ادامه دهم.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای یک شکایت عجیب!

ماجرای یک شکایت عجیب!