مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 29 شهریور 1402 ساعت 10:542023-09-20حوادث

پدری که در خانه پدری دفن شد


 مادرش اسمش را گذاشت عَبدِ الساده و شیر محبت امیرالمؤمنین (ع) را به او نوشاند.

می دانست این اسم برای ساختن یک خادم تمام عیار از این پسرک سبزه و ظریف و بی دست و پایش که توی قنداق به چشم های عربی اش می خندید کافی ست.

عبد الساده هم کم کم با عشقی بزرگ، بزرگ می شد.

توی کوچه های خاکی خرمشهر می دوید.

آتش می سوزاند.

از نخل ها بالا می رفت و توی دامن دشداشه اش رطب می چید اما وقتی حرف اهل بیت می شد سرش را خم می کرد و دست های کوچکش را به نشان ادب روی سینه اش می زد و می گفت: من عبد الساده ام! یعنی نوکر سادات و تمام خدمت مجلس شان با من.

  دست خودش هم نبود، شیر پاک مادر کار خودش را کرده بود و پیوند بین عبد الساده و شاه نجف، پیوند خون با رگ شده بود؛ قوی و گرم و جدانشدنی؛ عبد الساده، امام علی (ع) را از پدر و مادر و بعدها همسر و حتی وقتی خودش پدر شد، از پسرهایش مهدی و هادی و محسن هم بیشتر دوست داشت.

عبد الساده تمام دار و ندارش را آورده بود و کنار سفره بلند اباالأیتام زمین زده بود.

خانه اش خرمشهر بود و دلش کرب و بلا.

پنجره اتاقش رو به مسجد جامع باز می شد و چشم هایش مست نجف.

ایران بود و دلش سرگشته عراق.

و همیشه دنبال بهانه می گشت برای بال درآوردن و دور حرم آقا، پر کشیدن.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

پدری که در خانه پدری دفن شد

پدری که در خانه پدری دفن شد