مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 28 تیر 1402 ساعت 11:502023-07-19سياسي

داستان «صد دانه یاقوت» و دفاع مقدس


گرسنه و تشنه بودیم و وضعیت بدی داشتیم.

وقتی از دیدرس دشمن خارج شدیم، حتی توان برگشتن نداشتیم به همین دلیل برای ما آب، نان و ماست چکیده فرستادند تا بخوریم رمق پیدا کنیم.

- گرسنه و تشنه بودیم و وضعیت بدی داشتیم.

وقتی از دیدرس دشمن خارج شدیم، حتی توان برگشتن نداشتیم به همین دلیل برای ما آب، نان و ماست چکیده فرستادند تا بخوریم رمق پیدا کنیم.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، مصطفی رحماندوست شاعر، نویسنده و مترجم کتاب های کودکان و نوجوانان روایت می کند: ما سه چهار نفری بودیم و جلسه شعری داشتیم در تهران.

قرار بود هر کس شعری برای میوه ها بسراید برای کیهان بچه ها.

در این فاصله جنگ شروع شده بود.

خیلی ها راهی جبهه شدند.

من هم با گروه شهید چمران یعنی با گروه جنگ های نامنظم درآمیخته و اعزام شدم به تپه های الله اکبر.

آنجا طی ماجراهایی که در جهت شناسایی مواضع دشمن پیش آمد، مدتی زمین گیر شدیم.

بی سیم زدند که در دیدرس دشمن هستید و نباید تکان بخورید.

این تکان نخوردن و سکوت بیش از 30 ساعت طول کشید.

گرسنه و تشنه بودیم و وضعیت بدی داشتیم.

وقتی از دیدرس دشمن خارج شدیم، حتی توان برگشتن نداشتیم به همین دلیل برای ما آب، نان و ماست چکیده فرستادند تا بخوریم رمق پیدا کنیم.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

داستان «صد دانه یاقوت» و دفاع مقدس

داستان «صد دانه یاقوت» و دفاع مقدس