روایت یک آزاده از روز رحلت امام در اردوگاه اسرا؛ قیامت برپا شده بود!با شنیدن خبر ارتحال امام خمینی(ره)، قیامتی در اردوگاه برپا شد، دیگر از عزاداری پنهانی و بی سر و صدا رزمندگان خبری نبود، دسته های عزا را تشکیل دادیم و به سر و سینه می زدیم و بعثی ها تنها تماشایمان می کردند، - خبرگزاری فارس لرستان_پریسا قربانی نژاد؛ سوم مهرماه سال 59 یعنی چهار روز پس از شروع جنگ تحمیلی بود که شیرولی شهبازی جوان 20 ساله لرستانی بندهای پوتین را محکم بسته و راهی جبهه می شود. همیشه وقتی در مسجد روستا روضه های اهل بیت و قصه اسیری خانم زینب(س) را می شنید، غمی هزار ساله در دلش زنده می شد و هر بار در دل قسم می خورد که اگر روزی حادثه عاشورا تکرار شود، پا پس نکشیده و تا پای جان مدافع ولایت وحافظ ناموس باشد. با اینکه تازه طعم شیرین پدر شدن را چشیده، اما زن و بچه را اول به خدا و بعد به پدر و مادر می سپرد و به مرز کرمانشاه می رود، جدا شدن از خانواده برایش اگرچه سخت اما تازگی نداشت. تعریف می کند: قبل انقلاب چند باری برای کارگری کردن به تهران رفته بودم، بیشتر وقت های استراحت به مسجد قبا می رفتم، مسجدی در نبش میرداماد که وصل می شد به ولیعصر و پاتوق انقلابی ها شده بود. نیروهای شاه ترس شدیدی از اجتماع مردم و به ویژه پخش سخنرانی های امام خمینی داشتند، شهیدان مفتح و باهنر با همدیگر در قبا سخنرانی می کردند، یادم هست شب سومی بود که پای ح برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |