روایتی از رویارویی متفاوت با شکارچی در منطقه شکار ممنوعبه گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس از شیراز، دلش با پهنه دشت و کوه و جنگل همراه است. با دویدن آهو، قلبش به تپش می افتد و با زخم های پرندگان، دردی عمیق به سینه اش می نشیند. لحن آب و درخت را به خوبی می فهمد و با زمین و انفال الهی به گفتگو می نشیند. روزهای پرمخاطره را برای حفاظت از زمین و موجودات زنده اش، در دشت و بیابان سپری می کند و مقاوم در برابر متخلفان می ایستد. با هر صدای شلیک گلوله، هراسان شده و خود را به محل می رساند. مبادا شکارچی متخلفی به حیوانات و پرندگان دست اندازی کند. دیده بانان دشت، صحرا، کوه و جنگل که مراقبت از عرصه های طبیعی و موجودات زنده این عرصه را با هیچ چیز تاخت نمی زنند و همچون جان شیرین، به حفاظت از آنان می پردازند. آری او محیط بان است. همان که در برابر همه اتفاقات ریز و درشت در طبیعت سینه سپر کرده، از مواجهه با شکارچیان متخلف تا مسیرهای صعب العبور، از تله های انفجاری تا آتش سوزی. چرا که او برای هدفی بزرگ، تمام مخاطرات را به دوش می کشد. مواجهه متفاوت با شکارچی در منطقه شکار ممنوع مهرزاد توکلی یکی از این محیط بانان است. محیط بانی که با شغلش الفتی دیرینه دارد. یکی از مخاطرات شغل محیط بانی، رویارویی با شکارچیان متخلف است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |