روایت شهادت یک فرمانده ایلامیدیگر صدای علی غیوری از پشت بی سیم شنیده نشد. فرمانده لشکر به بی سیم چی علی غیوری تشر زد و گفت تا گوشی بی سیم را به علی بدهد. بی سیم چی پاسخ داد، - علی غیوری در حال نبرد با دشمن است، وقت ندارد. غیوری تنها می جنگند و حاضر به پاسخگویی نیست. به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، علی غیوری زاده در سال 1332 در بخش ملکشاهی در استان ایلام به دنیا آمد. پدرش او را علی نام نهاد. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی مانند تمام مردم آن دیار با فقر و محرومیت همراه بود. با آغاز انقلاب اسلامی امید و جان تازه ای در جسم سختی کشیده علی دمیده شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی وارد مرحله ای جدیدی از زندگی شد و به عنوان یکی از چهره های شاخص استان ایلام درآمد. اوایل جنگ به عنوان عضوی از بسیج راهی جبهه شد و در سا ل 1359 به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد. در دیار ایلام، غیوری را به غیرت، جوانمردی، شجاعت و غریبی می شناسند. * فرمانده ای غیور، اما خاکی روزی به همراه جمعی از رزمندگان به جبهه عراقی ها در میمک حمله می کند. علی حاتمیان، یکی از همرزمان او در این عملیات، می گوید: شهید غیوری با این که فرماندهی این عملیات را به عهده داشت، به جای دیگر رزمندگان می گشت که شاید گلوله ای پیدا کند و به سمت عراقی ها شلیک کند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |