اگر یک مرد در زندگی، دچار لغزشی شود، به زودی از یادها می رود.
اما اگر یک زن مرتکب لغزشی مشابه شود، آیا جامعه او را رها می کند؟ این رویکرد، نسبت به جنس مونث، - در تمام کشورها، با شدت و ضعف وجود دارد و الیزا هیتمن آمریکایی، در هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه (NEVER RARELY SOMETIMES ALWAYS) تلاش می کند این تبعیض جنسیتی آلوده را نشان دهد.
تلاشی که مخاطبان اصلا نمی پسندد اما منتقدان بسیاری، زبان به تحسین آن گشوده اند.
شاید زمان آن رسیده باشد که علاقه مندان سینما، فیلم های جدی تری را هم برای تماشا انتخاب کنند؛ فیلم هایی که به دور از شعارزدگی، دردی برای فریاد زدن دارند.
جدال منتقدان و مخاطبان آی ام دی بی به هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه، امتیاز 7/4 را می دهد که امتیاز قابل قبولی است.
اما قضیه، آنجایی جالب می شود که 99 درصد منتقدان راتن تومیتوز فیلم را دوست داشته باشند ولی فقط 20 درصد مخاطبان این سایت به فیلم علاقه نشان دهند.
ماجرا همین جا ختم نمی شود.
در متاکریتیک، امتیاز 91 منتقدان، این فیلم را در زمره فیلم هایی قرار می دهد که باید دید، اما مخاطبان این سایت حتی امتیاز 1 از 10 را هم مناسب فیلم نمی دانند و به 0/8 رضایت می دهند! این جدال، قطعا کفّه جشنواره ها را به نفع الیزا هیتمن و فیلمش سنگین کرده و به همین میزان، بر دیده شدن فیلم توسط افراد بیشتری تأثیر می گذارد، هرچند خیلی ها آن را دوست نداشته باشند.
برنده خرس نقره ای جشنواره برلین در نخستین روزهای اکرانش با کرونا روبه رو شد و نتوانست آنچنان که باید، بیننده جذب کند.
خلاصه داستان دختری که موسیقی را دوست دارد، متوجه می شود باردار است.
او برای رهایی از سرزنش دیگران، تصمیم می گیرد فرزندش را سقط کند.
همه پول هایش را بر می دارد و با پولی که دخترعمویش از محل کارشان کِش می رود، راهی نیویورک می شوند.
او فرزندش را سقط می کند و باز می گردد.
این چند خط، همه ماجرا هست و نیست.
آنچه در فیلم اتفاق می افتد، بیش از چیزی است که در فیلمنامه هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه وجود دارد.
کارگردانی احساسات برانگیز کارگردانی فیلم به شدت قابل قبول و گاهی مسحور کننده است.
روایت آرام و بی سر و صدا از هولناک ترین عواطف یک نوجوان، کار راحتی نیست.
الیزا هیتمن می تواند با هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه خود را به عنوان یک کارگردان زن تراز اول معرفی کند.
او در سخت ترین لحظات کارکتر، در کنار اوست و احساسات ویژه ای به تصاویر می بخشد.
فیلمبرداری متناسب با حال و هوای فیلم را هم به قاب بندی ها، عدم توجه به حواشی زائد قاب و داستان و روایت انسانی از این اتفاق دردآور اضافه کنیم تا او را لایق تحسین منتقدان بدانیم.
استفاده به جا از بازیگران جوان خصوصا سیدنی فلانیگان که سابقه همکاری با او را در فیلم قبلی اش دارد، و شیوه روایت او از این داستان، اعتماد به نفس فوق العاده ای می طلبد که او نمایش می گذارد.
تبعیض جنسی در هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه مردِ خوبی وجود ندارد.
همه مردهای فیلم به نوعی عوضی هستند حتی پدر کارکتر اصلی.
این مسئله را شاید بتوان از جمله نقاط ضعف فیلم در پرداخت به موضوع دانست که اغراق غیرقابل باوری دارد.
اما اگر منصفانه نگاه کنیم، فرهنگ مردسالارانه غیرعاقلانه ای را در سراسر جهان می یابیم که اغلب کسانی که می خواهند با آن مقابله کنند، خود، دچار افراط در زن سالاری می شوند.
این نگاه پر از تبعیض جنسیتی، ریشه های عمیقی در فرهنگ بشر دارد و به تبع در قوانین نیز راه پیدا کرده است.
الیزا هیتمن تلاش تحسین برانگیزی برای نمایش گوشه ای از این فاجعه بی سر و صدا در آمریکا دارد و نتیجه کار او، فیلمی است برای کسانی که به دنبال چیزی بیشتری از سرگرمی در سینما هستند.
کلید واژه ها: منتقدان - فیلم - همیشه - مخاطبان - امتیاز - تبعیض جنسیتی - تلاش - انتخاب - تبعیض - جامعه - فریاد - علاقه - مشابه - تماشا - مندان - آلوده - بی به - دچار - نشان - جدال - زمان - دوست - گریه - جالب - درصد - زبان - قابل - هایی