خاطرات یک عمر گویندگی تیتراژ | چک اول را با گفتن ارتش سری می زدمخسرو شمشیرگران از گویندگان دوبله و آثار مستند که سال های زیادی را به گفتن تیتراژ فیلم های سینمایی و سریال ها پرداخته، ضمن مرور خاطرات خود از تجربه همکاری با دیگر بزرگان دوبله می گوید. - بله. در دو قسمت، یکی از رهبران خوارج را هم گفتم. نقش دیگرم عقیل بود و دیگری هم که راوی داستان بودم. چه طور شد که راوی سریال شدید؟ انتخاب خود آقای زند بودید؟ نه. این مساله به مدیر دوبلاژ کار ارتباط نداشت. برای این کار از 35 گوینده تست گرفته شد. چون من از قبل، عقیل و آن سردار خوارج را گفته بودم. پس ضبط روایت و نریشن سریال مربوط به پایان دوبله اش است! بله. همه کارها شده بود و روایت مانده بود. خود کارگردان به این نتیجه رسید که من روایت را بگویم. اما دستمزدی که باید به بهرام برای دوبله این کار می دادند، ندادند. یعنی پولش را خوردند. من برای 3 قسمت، 25 تا 27 هزار تومان گرفتم. به بهرام گفتم این، یعنی چه؟ گفت به جان تو پولم را نداده اند! پول را خوردند. من هم گفتم باشد. وقتی به من زنگ زدند که بیا راوی را بگو، برخی گفته بودند صدای من چون هم عقیل را گفته ام و هم آن سردار خوارج را، برای راوی لو می رود. آقای روشن که صدابردار کار بود گفته بود نه لو نمی رود. او به من زنگ زد که کارگردان می گوید بیاید تست کوچکی بدهد ببینیم. وقتی رفتم، آقای میرباقری چندنفر از دوستانش را هم آورده بود. رفتم و پای میکروفن نشستم و چندجمله ای گفتم. کارگردان گفت انتخاب شد! حالا رسیدیم پای صحبت با تهیه کننده. گفتم دستمزد روایت چه قدر است؟ گفتند همان قدر که رل گفتی! خندیدم و گفتم نه! من برای این راوی، 700 هزار تومان می گیرم. 7 صفحه بود. بالا رفتند، پایین آمدند و خودشان را کشتند؛ گفتم 700 تومان. در نهایت آقای روشن به من زنگ زد و گفت بابا تخفیف بده! گفتم باشد 100 تومان پایین می آیم. در نتیجه رفتم و راوی را گفتم و شد آن چه که دیدید. می خواستید اذیت کنید یا واقعاً قیمتش همین بود؟ می خواستم تلافی کنم. برای 3 قسمت، 3 روز وقت گذاشته بودم ولی مبلغی که دادند، منصفانه نبود و رقم کمی بود. باید برای هر اپیزود، در آن تاریخ، 20 هزار تومان می دادند. بگذارید یک خاطره بگویم. یک بار، یک روز را برای دوبله 3 فیلم در تلویزیون، وقت گذاشتم. 3 تا فیلم با فریاد و سروصدای زیاد. سرماخورده بودم و حنجره ام به شدت تحت فشار بود. به خاطر فشار کارهای آن روز، حنجره ام مریض شد. طوری که وقتی می خواستم حرف بزنم، درد می گرفت. این جریان دو سال طول کشید. در آن دو سال نتوانستید کار کنید؟ نه. کار می کردم ولی کارهای سبک مستند و تبلیغاتی که به حنجره ام فشار نیاید. تا این که آقای مقبلی آمد و برای دوبله سریال روایت عشق دعوتم کرد. دقت کنید که روایت عشق نه ولایت عشق ! * بله یادم می آید! همان سریال قدیمی درباره امام حسین (ع) که بازیگران چهره زیادی هم نداشت! مقبلی نقش امام حسین (ع) را برای من در نظر گرفته بود. به او گفتم وضعیت حنجره ام ناجور است و دعوتش را رد کردم. گفت من نمی توانم! باید بیایی! گفتم چرا؟ این همه گوینده هست! گفت نمی شود. اگر این رل را بدهم رسول زاده بگوید، می گویند امام حسین (ع) پیر نبوده! اگر بدهم خسروشاهی بگوید، می گویند امام حسین (ع)، آلن دلون نبوده! یک صدایی باید باشد که قابل قبول باشد! تو داری به جای امام حسین حرف می زنی! نترس! نقش هم این قدر ملایم است که حد ندارد. صدایی می خواست که مهربانی داشته باشد. اتفاقاً خلاف آن چیزی که شما درباره روحانیون عصبانی و متعصب مسیحی می گویید، من رل هایی گفته ام که مهربان بوده اند. آن رل های بد و عصبانی را گفته ام ولی اصلاً دوستشان نداشته ام. من رل های منفی و خشن را دوست نداشتم. آن هایی را دوست داشته ام که مهربان و مثبت باشند. به یکی از سریال های مهم تاریخ دوبله برسیم که شما در آن با ایرج رضایی همکاری کردید؛ ارتش سری . آقای رضایی هم متاسفانه از گویندگان و مدیر دوبلاژهایی است که دیگر کار نمی کند یا خیلی خیلی به ندرت کار می کند. در آن فیلم هم وقتی ابتدای کار، ارتش سری را می گفتم، ضربه اش را می زد. همان چک اول که مخاطب را پای کار می نشاند. این کار گل چینی از بهترین گوینده های دوبله بود. بله. خیلی ها در آن کار بودند. ناصر طهماسب، رفعت هاشم پور، عطاالله کاملی. بله. این ها همه گوینده های خوبی بودند. سریال خوبی بود. در مورد سعید مظفری بپرسم که یکی از مدیر دوبلاژهای تاپ و درجه یک است. بسیار تاپ. این تاپ بودن به چه علت است؟ این را از خیلی ها پرسیده ام. می خواهم از شما هم بپرسم. ببینید، الان مدیر دوبلاژی داریم که اصلاً فیلم را نمی فهمد. ولی سعید چیز دیگری است. خدا بهرام زند را بیامرزد، اولین سریالی که کار کرد. راه قدس ؟ نه لبه تاریکی . او هم آن زمان که اوایل کارش بود، وقتی سریال را دوبله کرد، من ارتباط بین شخصیت ها را متوجه نمی شدم. البته این ایرادی بود که رفع شد. وقتی چند سریال دیگر را کار کرد، تبدیل به یک مدیر دوبلاژ خوب شد. چون بسیار با علاقه کار می کرد و بسیار دقیق بود. سواد نسبتاً خوبی هم داشت. خیلی هم حرص می خورد. بله، خیلی. به همین دلایل وقتی مدیر دوبلاژی را شروع کرد، خیلی زود جا افتاد و خیلی خوب شد. حیف که آن موقع که باید… البته نمی دانم اگر مانده بود، الان دیگر با این وضعیت، در دوبله افتخار چندانی کسب می کرد یا نه! فکر نمی کنید این سال های آخر صدایش یک مقدار افت کرده بود؟ بالاخره از وقتی آن غده در مغزش رشد کرد، تاثیر خودش را گذاشت. و دیگر سرعت عمل لازم را نداشت. بله. بالاخره وقتی پای میکروفن می نشینی باید قدرت بدنی داشته باشی! با ضعف بدنی نمی شود کار کرد. می خواستم تلافی کنم. برای 3 قسمت، 3 روز وقت گذاشته بودم ولی مبلغی که دادند، منصفانه نبود و رقم کمی بود. باید برای هر اپیزود، در آن تاریخ، 20 هزار تومان می دادند. بگذارید یک خاطره بگویم. یک بار، یک روز را برای دوبله 3 فیلم در تلویزیون، وقت گذاشتم. 3 تا فیلم با فریاد و سروصدای زیاد. سرماخورده بودم و حنجره ام به شدت تحت فشار بود. به خاطر فشار کارهای آن روز، حنجره ام مریض شد. طوری که وقتی می خواستم حرف بزنم، درد می گرفت. این جریان دو سال طول کشید. در آن دو سال نتوانستید کار کنید؟ نه. کار می کردم ولی کارهای سبک مستند و تبلیغاتی که به حنجره ام فشار نیاید. تا این که آقای مقبلی آمد و برای دوبله سریال روایت عشق دعوتم کرد. دقت کنید که روایت عشق نه ولایت عشق ! بله یادم می آید! همان سریال قدیمی درباره امام حسین (ع) که بازیگران چهره زیادی هم نداشت! مقبلی نقش امام حسین (ع) را برای من در نظر گرفته بود. به او گفتم وضعیت حنجره ام ناجور است و دعوتش را رد کردم. گفت من نمی توانم! باید بیایی! گفتم چرا؟ این همه گوینده هست! گفت نمی شود. اگر این رل را بدهم رسول زاده بگوید، می گویند امام حسین (ع) پیر نبوده! اگر بدهم خسروشاهی بگوید، می گویند امام حسین (ع)، آلن دلون نبوده! یک صدایی باید باشد که قابل قبول باشد! تو داری به جای امام حسین حرف می زنی! نترس! نقش هم این قدر ملایم است که حد ندارد. صدایی می خواست که مهربانی داشته باشد. اتفاقاً خلاف آن چیزی که شما درباره روحانیون عصبانی و متعصب مسیحی می گویید، من رل هایی گفته ام که مهربان بوده اند. آن رل های بد و عصبانی را گفته ام ولی اصلاً دوستشان نداشته ام. من رل های منفی و خشن را دوست نداشتم. آن هایی را دوست داشته ام که مهربان و مثبت باشند. به یکی از سریال های مهم تاریخ دوبله برسیم که شما در آن با ایرج رضایی همکاری کردید؛ ارتش سری . آقای رضایی هم متاسفانه از گویندگان و مدیر دوبلاژهایی است که دیگر کار نمی کند یا خیلی خیلی به ندرت کار می کند. در آن فیلم هم وقتی ابتدای کار، ارتش سری را می گفتم، ضربه اش را می زد. همان چک اول که مخاطب را پای کار می نشاند. این کار گل چینی از بهترین گوینده های دوبله بود. بله. خیلی ها در آن کار بودند. ناصر طهماسب، رفعت هاشم پور، عطاالله کاملی. بله. این ها همه گوینده های خوبی بودند. سریال خوبی بود. در مورد سعید مظفری بپرسم که یکی از مدیر دوبلاژهای تاپ و درجه یک است. بسیار تاپ. این تاپ بودن به چه علت است؟ این را از خیلی ها پرسیده ام. می خواهم از شما هم بپرسم. ببینید، الان مدیر دوبلاژی داریم که اصلاً فیلم را نمی فهمد. ولی سعید چیز دیگری است. خدا بهرام زند را بیامرزد، اولین سریالی که کار کرد. راه قدس ؟ نه لبه تاریکی . او هم آن زمان که اوایل کارش بود، وقتی سریال را دوبله کرد، من ارتباط بین شخصیت ها را متوجه نمی شدم. البته این ایرادی بود که رفع شد. وقتی چند سریال دیگر را کار کرد، تبدیل به یک مدیر دوبلاژ خوب شد. چون بسیار با علاقه کار می کرد و بسیار دقیق بود. سواد نسبتاً خوبی هم داشت. خیلی هم حرص می خورد. بله، خیلی. به همین دلایل وقتی مدیر دوبلاژی را شروع کرد، خیلی زود جا افتاد و خیلی خوب شد. حیف که آن موقع که باید… البته نمی دانم اگر مانده بود، الان دیگر با این وضعیت، در دوبله افتخار چندانی کسب می کرد یا نه! فکر نمی کنید این سال های آخر صدایش یک مقدار افت کرده بود؟ بالاخره از وقتی آن غده در مغزش رشد کرد، تاثیر خودش را گذاشت. و دیگر سرعت عمل لازم را نداشت. بله. بالاخره وقتی پای میکروفن می نشینی باید قدرت بدنی داشته باشی! با ضعف بدنی نمی شود کار کرد. البته این تعصبی را که حرفش را زدیم همه ندارند. برخی از گویندگان و مدیردوبلاژها این گونه به مساله نگاه نمی کنند. مثلاً همان هایی که گفتم موقع خروج از استودیو و هنگام پایان کار، نقش را فراموش می کنند، می گویند حتماً نباید همه فیلم های یک بازیگر را یک دوبلور مشخص بگوید. یعنی قرار نیست همه آلن دلون ها را خسرو خسروشاهی بگوید. خب فیلم را مثلاً من خریده ام. می دانم که اگر آلن دلونش را خسروشاهی نگوید، در سینما فروش نمی کند. بنابراین وقتی فیلم را می خرم و می خواهم دوبله اش کنم، حتماً از این گوینده دعوت می کنم برای آلن دلونش بیاید. حالا مگر خسروشاهی چه قدر می گرفت جای آلن دلون حرف بزند؟ رقم درشتی که نمی گرفت. هم مدیریت می کرد هم گویندگی؛ و پول زیادی نمی گرفت. من از دیدگاه خودم که به قضیه نگاه می کنم، می گویم شاید شرایط فعلی به این دلیل باشد که نه تنها در ایران که در جهان هم حال و روز سینما عوض شده است. یعنی سینما دیگر آن سینمایی که در گذشته می شناختیم نیست. دوره ستارگان و غول های هالیوود که مردم روی پرده آن ها را می دیدند و برای دیدنشان در صف می ایستادند، تمام شده است. خب، چنین شرایطی روی دوبله هم تاثیرش را گذاشته است. بله. مدیران ما هم برای خراب کردن، از هالیوودی ها یاد گرفتند. حساب کنید در همین چند دهه گذشته، چند هنرپیشه خوب و درجه اول از هالیوود به سینما معرفی شده است! اما خب دهه های پیش را ببینید که چه هنرپیشه های بزرگ و چه غول هایی در سینما بازی می کردند؛ و چه قدر حرف زدن به جایشان مشکل بود! این سختی حد نداشت! من همان اوایل که به دوبله آمده بودم، سعید قائم مقامی در فیلم بوفالو بیل ، برت لنکستر را به من داد که بگویم. فیلم هم برای خود سعید بود. گفت فیلم برای من است دلم می خواهد تو بگویی! آقا نمی توانم بگویم! می گفت نه! بگو آقا باید بگویی! واقعاً پوستم کنده شد تا این رل را گفتم. آن جا بود که واقعاً می فهمیدی برت لنکستر یعنی چه! اما بعد از آن ها به نظرم فقط چهار تا پنج هنرپیشه شاخص از هالیوود به سینما معرفی شد. از این طرف مدیران ما هم کار را لوث کردند و حتی گوینده زیرزمینی گذاشتند که از اعتصاب جلوگیری کنند. هالیوود و سینمای جهان هم که از آن طرف. این عوامل دست به دست هم دادند و شد همین شرایطی که شما می گویید! |
آخرین اخبار سرویس:بچه زرنگ در راه سینمابخش خبری 20:30 مورخ 26 دی 99 + فیلمبخش خبری 22 شبکه سه سیما؛ 26 دیکارگردان «اَنگل» رییس داوران ونیز شدبی میلی تماشاگران به نسخه دوم انیمیشن «کرودز»کرونا از هر فرصتی برای ضربه زدن استفاده می کند + فیلمدود آتش در چشم همسایه + فیلمکارگردان «اَنگل» رییس داوران ونیز شدویدئو | شمش طلا؛ فیلم اول پسر ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردکارگردان «اَنگل» رییس داوران ونیز شدبخش خبری 21 شبکه یک سیما؛ 26 دیبخش خبری 20:30 شبکه دو سیما؛ 26 دیمسعود نجفی: شاید اکران محدود برای مردم داشته باشیم«شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردثبت زندگینامه «افسانه بایگان» در موزه سینمازندگینامه: بونگ جون-هو (1969 -)چالش عجیب حدیثه تهرانی و همسرش درخانه شان!تندیس طلایی ببر بنگال به منیژه حکمت رسیدبونگ جون هو رییس هیات داوران جشنواره ونیز 2021 شدتوییت جنجالی ستاره سرشناس هالیوود برای تحویل ترامپ به ایرانجایزه «بندر بند» از جشنواره فیلم کلکتهتندیس طلایی ببر بنگال به منیژه حکمت رسیدچگونه بازیگر شویم (300) /گوش دادن اولین درس بازیگریانتشار کتاب «اسطوره، شاهنامه، تعزیه»خبر 18:30 شبکه 5 سیما؛ 26 دیتتلو به سیم آخر زد ؛ تتلو عکس خواهر و مادر تتلو منتشر شد!متولیان فرهنگی از تولید فیلم ها و سریال های استراتژیک حمایت کنندهمسر نفیسه روشن کیست + ماجرای طلاقاستخدام یک نفر قهوه چینقد و بررسی فیلم «موصل» در «هفت»انتشار آخرین اثر پائولو کوییلو در ایران«شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردکارگردان فیلم اسکاری «انگل» رییس هیات داوران جشنواره «ونیز» شد!فیلم/سگی که به گربه ها ی محل شیر می دهد!بونگ جون هو رییس هیات داوران جشنواره «ونیز» 2021 شداستایل پلنگی فلور نظری غوغا به پا کرد! + عکسبازگشت آهنگساز فیلم محمد رسول الله (ص) به هالیوودرونمایی از دو کتاب در شاهرودراهیابی 88 اثر نگارگری به مرحله نهایی داوری تجسمی فجرجشنواره هنری و ادبی گوهر فاطمی در چهارمحال و بختیاری برگزار می شودتکه های رنگارنگ خورشید»شمش طلا« با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردنقاشی که حاج قاسم سلیمانی لب به تحسین آثارش گشود+فیلم جایزه «بندر بند» از جشنواره فیلم کلکته«شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردفراخوان شرکت در جشنواره نور چشمعکس | پیشنهاد جنجالی ستاره سرشناس هالیوود برای تحویل ترامپ به ایران«بونگ جون هو» رییس هیات داوران جشنواره ونیز شد88 اثر نگارگری به مرحله نهایی داوری راه یافتند/ کیفیت و حفظ اصالت معیارهای اصلی داوری نگارگران«شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خورد / بحران خانوادگی در دوران کرونافیلم تئاتر «مرد میدان شجاعت» تماشایی شدآثار هنری عجیب در همایش مجسمه سازی تهران + عکس«شمش طلا» کلید خوردراهیابی 88 اثر نگارگری به مرحله نهایی داوری تجسمی فجرشهرک سینمایی غزالی در غرب تهراناجرای نمایش »آرت« در تماشاخانه مهرگان از سر گرفته می شوددرگذشت هنرمند تئاتر در اصفهان88 اثر نگارگری به مرحله نهایی داوری تجسمی فجر راه یافتندکرونا رویدادهای فرهنگی و هنری تیران و کرون را کم رونق کردخبر هایی از رزمایش برق و رونمایی کتابنوید محمدزاده با برادرش همبازی شد + عکسفراخوان جذب بازیگر(ویدیو)جنجال گلشیفته فراهانی درباره استقلال کردستان!بازیگر »بچه مهندس« مهمان »دست در دست« می شوداستودیو خوانندگی اسپانسر مدیرهنری گروه هنریاز بازگشایی سینما ها تا اعلام اسامی فیلم های حاضر در جشنواره فیلم فجرارسال 473 اثر از خبرنگاران چهارمحال و بختیاری به جشنواره ابوذر«شمش طلا»ی یوسف حاتمی کیا کلید خورد / بحران خانوادگی در دوران کرونا موضوع فیلماز سرگیری اکران شهر سوخته در سینماهای هنر و تجربه«شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردفیلم «مصلحت نظام» آماده حضور در جشنواره فجر می شودحسن کریمی هنرمند تئاتر در اصفهان درگذشتنوید محمدزاده با برادرش در قورباغه+ عکسنوید محمدزاده با برادرش در قورباغه+ عکسدلیل حذف فیلم های متقاضی حضور در فجر 39طرز تهیه سالاد سزار ایتالیایی مجلسی با سس مخصوص + تصاویراستارت «شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیانمایش قرآن های خطی در نمایشگاه دائمی مسجدالنبی(ص) + عکسبازی نوید محمد زاده با برادرش در سریال قورباغه + عکستمدید مهلت ارسال آثار به جشنواره ابوذربرگزاری اولین جشنواره نمایش نامه نویسی در زنجانبازیگر «بچه مهندس» مهمان «دست در دست» می شوددرباره بروکلین | سید رضا ابراهیمی«شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردنقد و بررسی فیلم «موصل» در «هفت»انتشار قسمت جدید کمیک موشن «چهل سردار» همزمان با ایام فاطمیهاجراخوانی نمایش «زخم مدینه» در تالار وحدت/«مرد میدان شجاعت» تماشایی شدگرامیداشت یاد شهدای شیمیایی بهبهان + فیلم88 اثر نگارگری به مرحله نهایی داوری «تجسمی فجر» راه یافتندصحبت های جالب انصاریان درباره ایفای نقش یک روحانی +فیلم(ویدیو) برف بازی و شیطنت سارا و نیکا در سوئد«شمش طلا» با حضور ابراهیم حاتمی کیا کلید خوردنمایش 20 فیلم در جشنواره فیلم فجر سی و نهمآغاز نمایش آنلاین انیمیشن کوتاه «جبیر»نوید محمدزاده با برادرش در سریال «قورباغه» هم بازی شد+ عکسدردسر داوری فیلم های گلچین نشده در «فجر 39»/ خون تازه در رگ سینمااجرای نمایش «آرت» در تماشاخانه مهرگان از سر گرفته می شودنمایش محدود مردمی فیلم های سیمرغ سی و نهمبازیگر «بچه مهندس» مهمان «دست در دست» می شودرسول نجفیان چگونه قطعه «رسم زمونه» خواند؟ |