مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
جمعه، 30 شهریور 1397 ساعت 04:512018-09-21دانش

وقتی خوابگاه دخترانه را حسینیه کردیم/ یک عزاداری ساده


شب اول محرم نسرین نشسته بود توی اتاق و پیاز پوست می گرفت برای شام.

چند لحظه از پیاز و چاقو دست کشید و به ما ریزه خواران درگاهش نگاه کرد و گفت: نچ.

- اینجوری نمیشه.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-سارا گریانلو؛ شب اول محرم نسرین نشسته بود توی اتاق و پیاز پوست می گرفت برای شام.

چند لحظه از پیاز و چاقو دست کشید و به ما ریزه خواران درگاهش نگاه کرد و گفت: نچ.

اینجوری نمیشه! نسرین هم اتاقی من بود.

مشهور به اینکه اول دست و پا بوده بعد نسرین شده! هرکس با استادی به مشکلی بر می خورد: نسرین، هرکس دلتنگ پدر و مادر خود در شهرستانی دور می شد: نسرین، هرکس با هم اتاقی اش دعوا می کرد: نسرین، چاه حمام می گرفت: نسرین، شوفاژ خوابگاه کار نمی کرد : نسرین، اعتراضی به ریاست دانشگاه می شد: نسرین! حتا سرپرست خوابگاه هم در پاره ای امور دست به دامن نسرین می شد.

یک هفته قبل از شروع ماه محرم مسئله ای پیش آمد و حراست دانشگاه سرپرستی را در موضوع ورود و خروج به خوابگاه بازخواست کرد.

کارد می زدیم خونش در نمی آمد.

بساط دیر آمدن ها و زیر سیبیلی رد شدن ها و ورود و خروج هر دم بیلی جمع شد و مطمئن بودیم دست کم یکی دو ماه تا شل شدن حکومت نظامی زمان لازم است.

سالهای قبل ایام محرم می رفتیم بیت.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

وقتی خوابگاه دخترانه را حسینیه کردیم/ یک عزاداری ساده

وقتی خوابگاه دخترانه را حسینیه کردیم/ یک عزاداری ساده