اشعار ویژه شب عاشورااشعار ویژه شب عاشورا را در حسینیه دانشجو بخوانید. - همه ی دلخوشی ام! باور تو مانده و من **** حسین رستمی او تمام اثرش را به زمین میکوبید تشنه بود و جگرش را به زمین میکوبید دست و پا میزد و هِی مادر مادر میکرد بی حیایی کمرش را به زمین میکوبید پنجه ی شمر محاسن که برایش نگذاشت بس که نامرد سرش را به زمین میکوبید **** مسعود یوسف پور تو چه کردی میان میدان شمر چکمه ات را نزن به دندان شمر پاشو از روی جسم بی جان شمر پاشو ورنه شوی پشیمان شمر تو که دستِ بریدنت تند است خنجرت پس چرا کمی کند است از خودم بی حسین سیرم من ته گودال سربه زیرم من حق بده گوشه ای بمیرم من خنجرش را نشد بگیرم من دیر کردم سر ِ تورا بردند تا که انگشتر تورا بردند کودکان یک به یک کتک خوردند چند تن زیر دست و پا مردند دلِ هر کس که بود آزردند اهل بیتِ امام را بردند گرچه با شرم و سر به زیری رفت برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |