خوش خبر باشید!میانه دهه 60 بود. پدرم مسئولیتی در یکی از شهرها داشت. کشور درگیر جنگ بود و کار و تلاش مضاعف، نیاز کشور. از این رو پدر، بالمرّه مشغول فعالیت و خدمت بود. - به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، جواد سیفی با این مقدمه در جماران نوشت: کمتر می دیدیمش؛ گاهی هفته به هفته. فارغ از رابطه و احساسات پدر و فرزندی، او را در قامت مجاهدی نستوه می دیدم که دغدغه مردم و انقلاب و عشق زایدالوصف به امام به او انگیزه دوچندان می داد. بیمار شد. مشکلات گوارشی حاد، نحیفش کرده بود. مراجعه به پزشکان مختلف، آزمایشات و بررسی های پزشکی و تجویز داروهای مختلف، افاقه نکرد. به توصیه یکی از آشنایان که بیماری مشابه داشت، به پزشک فوق تخصص اعصاب و روان در تهران مراجعه کردیم. پزشک مذکور پس از بررسی سوابق درمانی و چند سوال، به پدرم گفتند: شما هیچ مشکلی ندارید. دارویی آرامبخش نسخه کردند و توصیه ای. توصیه پزشک به پدر این بود که برای مدتی تلویزیون و اخبار آن را نبیند و روزنامه نخواند. برای ما عجیب بود اما به اصرار خانواده و علیرغم مخالفت پدر، برای چند ماهی تلویزیون در منزل خاموش شد و خواندن روزنامه، ممنوع! نهایتا پدر با عمل به توصیه پزشک، بهبود یافتند. هدف از نقل این خاطره، بیان آثار مخرب اخبار دلهره آور و نگرانی از وضعیت و آینده کشور بر روح و روان آحاد جامعه است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |