21 سال دارم و تنها فرزند خانواده هستم.
پدرم دارای شغل و درآمد خوبی است و منزل ما در بهترین نقطه شهر است.
- به گزارش سایت قطره و به نقل ازشما نیوز ، 21 سال دارم و تنها فرزند خانواده هستم.
پدرم دارای شغل و درآمد خوبی است و منزل ما در بهترین نقطه شهر است.
در دوران مدرسه جزو بهترین دانش آموزان بودم .
همیشه در رویاهایم خود را پزشک می دیدم .
سال آخر دبیرستان یکی از خاله هایم که مجرد بود پیش ما آمد و مدتی نزد ما زندگی می کرد.
خاله ام علاقه ای به تحصیل نداشت و بیشتر وقت خود را به صحبت کردن با تلفن با دوستانش سپری می کرد و شب ها هم خواب و هم درس خواندن مرا دچار مشکل کرده بود.
رفتارهای او روی من تاثیر گذاشته بود و باعث شد از درس هایم عقب بمانم.
متاسفانه سال اول رتبه ام 6000 شد و من اصلاً انتخاب رشته نکردم و سالهای دوم و سوم هم علیرغم اینکه خود را درمنزل حبس کردم رتبه ام برای انتخاب رشته پزشکی خوب نشد.
حدود 3 ، 4 ماه پیش زمانی که برای کلاس فوق العاده بیرون رفته بودم به طرف مغازه ای رفتم 70 هزار تومان همراهم بود و به همان قیمت یک کفش خریدم.
بعد از خرید کفش از یک کفش دیگر که 170 هزار تومان بود، خوشم آمد و هنگام پرو آن، به صورت پنهانی آن کفش را برداشتم و از مغازه خارج شدم.
در راه مرتب به خودم دلداری می دادم که این دو کفش هیچ کدام به این قیمت ها نمی ارزند و من در واقع پول هر دو کفش را