چند قاب از زنان در جنگ جعل خبر مرگ صدام برای خنداندن یک مجروح از زبان پرستارشرزمنده ی مجروح ذوق زده لنگان لنگان از پله ها می آید پایین، تفنگ نگهبان بیمارستان را می گیرد و تیر هوایی شلیک می کند و دائم می گوید: چرا شادی نمی کنید؟! صدام مرد! - خبرگزاری فارس"- راهبرد فرهنگ: بعدازظهر بود. نشسته بودیم ناهار می خوردیم که یکدفعه صدای هواپیما آمد. من فرق هواپیماهای خودی و دشمن را نمی دانستم. آن ها که حرفه ای بودند از روی صدا تشخیص می دادند. دویدیم از اتاق بیرون. داشتم مسیر هواپیما را دنبال می کردم که در یک لحظه دیدم انگار دارد پولک از آسمان می بارد. تصویر خیلی قشنگی بود. سریع دوربین فیلمبرداری ام را روشن کردم. مسیر پولک ها را دنبال کردم. به زمین که رسیدند یکباره صدای مهیبی آمد. زمین آتش گرفت و شعله کشید. وحشتناک بود. اولین بار بود بمب خوشه ای می دیدم. این تنها یکی از تصاویری است که مریم کاظم زاده، عکاس و خبرنگار، از روزهای جنگ ثبت کرده است. خانم کاظم زاده بیست وسه ساله بوده که جنگ شروع می شود و از همان روزهای اول داوطلب می شود از طرف روزنامه برای گرفتن گزارش و عکاسی به جبهه ی غرب برود. رفتن یک زن خبرنگار و عکاس خصوصا در آن روزهای کردستان اتفاق سهل و ساده ای نبوده است. حاصل سال ها حضور او در جبهه ی غرب و جنوب صدها عکس دیدنی است اما در میان انبوه عکس های او چند فریم عکس هستند که به نوعی خاص و متفاوت اند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |