در حالی که خشونت مردان در متن زندگی اجتماعی آن ها بررسی می شود، خشونت زنان، بدون در نظر گرفتن تأثیر عوامل اجتماعی، به عوامل فردی ای چون استرس های روانی، - پرخاشگری یا عصبانیت های زنانه نسبت داده می شود.
چکیده در حالی که خشونت مردان در متن زندگی اجتماعی آن ها بررسی می شود، خشونت زنان، بدون در نظر گرفتن تأثیر عوامل اجتماعی، به عوامل فردی ای چون استرس های روانی، پرخاشگری یا عصبانیت های زنانه نسبت داده می شود.
برخلاف این گونه تفسیرهای رایج و متعارف، که سعی می کند خشونت زنان را در قالب تفاسیر فردی و کلیشه ای قرار دهد، در این مقاله، خشونت زنان در ارتباط با تجربیات زندگی آن ها توضیح داده می شود.
مطالعه حاضر، که از نوع مطالعات کیفی است، با انجام دادن مصاحبه های عمیق با 30 زن، که به علت ارتکاب جرایم خشن در زمان اجرای مصاحبه ها (سال های 1391 تا 1393) در زندان بوده اند، به این مطلب دست یافت که خشونت زنان عمدتاً مواجهه ای است و تفسیر جرایم خشن زنان بدون توجه به نابرابری های ساختاری، نابرابری های جنسیتی، انزوا و بی قدرتی آن ها ممکن نیست.
روایت زندگی زنان مصاحبه شده نشان می دهد که خشونت زنان انعکاس دهنده سبک زندگی آن هاست که با محرومیت ها و تبعیض های فردی، خانوادگی و اجتماعی در هم تنیده است و به عبارت دیگر، رفتارهای خشن زنان نوعی مقابله