
در سوگ آیت الله آصفیاکنون وکمتر از سه ماه پس از گذشت آن روز که به هر دو شعر فکر میکنم گو اینکه به زبان راز سخنی رد وبدل شده است به قول مرحوم رعدی أذرخشی : من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان که مر آن راز توان دیدن و گفتن نتوان ! تمام وجود مرحوم آیت الله آصفی پر بود از همین رازهایی که دیده می شد اما گفتنش سخت بود . یدرک ولا یوصف های زندگی این مرد بسیار بود. در چشم من هیچ یک از ویژگی های ایشان به پای صفا وصمیمیت وزهد او نمی رسد. او فقیه روشن نگر وصحیح اندیشی بود که زمانه خود را خوب می شناخت واز آثار مکتوب این مرد بزرگ به خوبی روشن است که ایشان چقدر اهل تعمق وتحقیق بوده است اما صفای او از نوع دیگری است؛ از آن نوع صفا ها است که در روزگار ما حکم کیمیا را پیدا کرده اند. تعریف صفا نیز مانند تعریف مهربانی بسیار دشوار است مهربانی را فقط باید درک کرد وبیش از فعل انسان ، نیتش در این اوصاف موثر است. ممکن است یک عمل از دو فرد سر بزند اما انسان از یکی مهربانی را برداشت کند اما از دیگری نکند. فعل واحد از دوفاعل ممکن است حس واحد را در مخاطب بر نیانگیزد. صفای مرحوم آصفی از همین جنس بود ،. صفای یکرنگی ویکدلی. فقیر نوازی های بی ریا وسمعه ؛فقط از دست کسی بر می آید که اهل صفا باشد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |