نامه ی جالب بانوان پاس به استاندار همدان

حال که آن ها ما را دوست ندارند شما ما را دوست داشته باشید.

حال که آن ها ما را در شهری غریب دختر خود نمی دانند شما ما را دختر خود بدانید!نیامده ایم که شکایت آن ‎ها از میوه نداده شان و از غذای نامناسبشان که تبدیل به سوءتغذیه شد و کارمان را به دکتر کشاند را پیش شما بیاوریم!نیامده ایم که شکایت آن ها از حداقل نداده ها به ما را پیش شما بیاوریم.

نیامده ایم که شکایت آن ها از اعزام با مینی بوس به تهران و استراحت در مسجد را پیش شما بیاوریم.

نیامده ایم که از شخصیت خورد شده مان و از تمام مشقت هایی که در طول فصل کشیدیم و از آن ها جواب شنیدیم که پولی نیست چون ما را نمی خواهید، بگوییم!آمده ایم که درخواست کنیم حال که این سختی ها را در 6 ماه پشت سر گذاشتیم و به جان خریدیم دستور پرداخت حق الزحمه و قراردادهای ما را به آن ها بدهید.

به همان هایی که ما را دوست نداشتند و هیچوقت نخواهند داشت.

همان هایی که در طول فصل ما را به روی سنگریزه کشاندند.

اکنون زمان رو به پایان است.

آقای استاندار دوست داریم پایان زیبا را شما رقم بزنید و نگذارید پایان را هم آنان با سختی و عذاب برایمان تبدیل به تیره ترین سال زندگی ورزشی مان کنند.

ما به شما ایمان داریم و به اینکه برخلاف آن ها شما ما را دوست دارید ایمان داریم.