لحظات جانسوز عملیات کربلای 5 از یک گردان پرستو فقط همین چند نفر ماندند/پرواز عاشقانه دو رفیق 17 سالهبچههای گردان را صدا زدم، تا خواستیم بیاییم، سردار صحرایی دوباره صدایم زد و گفت: توی خط، نیرو نداریم، از 300 نفر نیروی ما همین چند نفر ماندند، - " از ساری، احمدعلی ابکایی، از فرماندهان گردان امام محمدباقر (ع) لشکر ویژه 25 کربلا، بهمناسبت ایام عملیات کربلای پنج، روایتی را از حالوهوای آن روزهای بهیادماندنی و آن لحظات ناب عاشقی، به شیوایی بیان کرده، لحظهبهلحظه که پای صحبت او مینشینی، بوی مجاهدت، مردانگی و ایثار به مشام میرسد، این ناگفتههای دلنشین تقدیم به مخاطبان می شود. * 36 شقایق عاشق ماندند شب چهارم عملیات کربلای پنج، درگیریهای ما تا ساعت چهار و پنج صبح ادامه داشت، عملیات از ساعت 12:30 دقیقه شب شروع شده بود، از سوی فرماندهی به ما دستور عقبنشینی داده بودند. 36 تن از شهدای در فاصله 50 متری پل کانال ماهی جاماندند، من آخرین نفری بودم که به این طرف خاکریز آمدم. هوا گرگومیش شده بود، آمدم روی دژ، کنار نیروهای لشکر 41 ثارالله (ع) کرمان، دیگر کسی آن جلو نمانده بود، از دژ عبور کردم، توی مسیر چشمم افتاد به شهدای داخل باتلاق، دیگر به نزدیکی دژ خودمان رسیدم، نمازم داشت قضا میشد، سریع تیمم کردم و نماز خواندم، بچهها متفرق شده بودند، پیک گردان، برج علی ملکخیلی و شهید داداشی که رفته بودند عق برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |