یک غزل نوروزی/ ســال نو آمد و حــال دل من فرق نکرد

مرتضی رحیمی از شعرای جوان، در غزلی به وصف نو شدن سال جدید و حال و احوال انسان ها در این سال پرداخته است.

- " قرار داده است.

  سـال نــو آمد و حالِ دلِ من فرق نکرد چیز دیگر بجز این جامه ی تن فرق نکرد آنهمه گل که با دامان بهاران زده شد گل نرگس نشد و دشتِ وطن فرق نکرد چون نیامد گل نرگس به دل دشت و چمن از خزان رستن و این تازه شدن فرق نکرد هرچه باران بهاری به گون داد نسیم رنگِ خشکیده بیابانِ گوَن فرق نکرد مانده یک رج فقط از فرش بهار ابدی صد دهه رفت و ببین دار چمن فرق نکرد سال نو آمده و حسرت این چشم ترم کهنه تر گشت و به دل داغِ کهن فرق نکرد ای که ساز و دُهُلِ عید و بهاران داری سال ما منتظران طعنه مزن فرق نکرد انتهای پیام/و دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد